سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 90/7/18 | 8:30 عصر | نویسنده : هادی اخوان

  "صدای خردشدن استخوان های سرمایه داران غرب به گوش می رسد." روزنامه رسالت18/7/90

یاخیال برمان داشته یا واقعی واقعی بوده است.ناگهان  صدای مهیبی از سمت غرب بلندشدکه گوش آدمی راکرمی کرد گاهی صداتند وگاهی کند می گشت .ترس برماغلبه نمود باصدای لرزلرزان گفتیم قیامت شده ؟ گفت :نه، صدای خردشدن استخوان های سرمایه داران غربی است؛ بایدشاکر بود.خیالمان آسوده گشت ؛سربربالین نگذاشته ،ناگهان صدای وحشتناکی ازشرق برخاست .وحشت سراپایمان رافراگرفت، گفتیم این دیگرچیست؟ گفت:صدای له شدن محرومین شرق یابهترمحرومین جهان سوم!به هرصورت تمام بدنمان مثل بید می لرزید ،ولی نمی دانیم نمازوحشت برماواجب گشت یاخیر؟




تاریخ : یکشنبه 90/7/17 | 9:29 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

   "کنترل قیمت تخم مرغ باشناسنامه دارکردن آن."   روزنامه رسالت17/7/90

این روزهادرعالم بازارواقتصاداتفاقاتی می افتد که مخ آدمی سوت می کشد،عقل آدمی شروع می کندبه جوشیدن،ازکله ی آدمی همین طوردودبلندمی شود.موهای بدن ازتعجب سیخ می گردد.می بینید که چطور قیمت سکه غیرمترقبه ،سربه فلک می کشدوهمین سریال نود قسمتی آن ادامه می یابد .یک تومان پایین می آید وفردا ،پس فردای آن ،یک ده هزارتومانی ناقابل! بالامی کشد.این روزها تنها سکه یکه تازی نمی کند؛ تخم مرغ هم رقیب سرسختی شده .قیمت آن ناگهان دوبرابریاچندبرابرشده وسریال آن هم ادامه خواهدداشت.مسئولین محترم که تمام هم وغمشان رفاه حال مردم است !راهکارهایی برمی گزینند که به آن می گویند شاهکارقرن بیست ودوم .

برای خریدچندعددتخم مرغ که وارد سوپری شده، صاحب مغازه چنان سروپایمان راوراندازنمودکه تمام بدنمان شروع کردبه لرزیدن.نزدیک آمده وزیرگوشمان فرمود: کدام نوع تخم مرغ رانوش جان می فرمایید؟گفتیم متوجه ی فرمایش نشدیم؟ فرمود :مگر نشنیده اید مسئولین برای کنترل قیمت تخم مرغ برای آن ها شناسنامه صادرنمودند. همین تخم مرغ وردستتان متولد1388است .شماره ی شناسنامه 9123457801،نام پدر،تلاونگ .نام مادر،پرطلا محل تولد ،تربیت حیدریه ،ملتفتی؟

نزدیک بود از تعجب فکمان ازصورتمان جداگردد.چه می شودکرد؟چون مزاجمان باآب وهوای شمال مطابقت داشته ؛چندتخم مرغ صادره از رشت گرفتیم با شماره شناسنامه ی همان شهرستان، که قربونش بروم ،اصل اصل است!




تاریخ : شنبه 90/7/16 | 10:44 عصر | نویسنده : هادی اخوان

"دکتر احمدی نژاد در اجلاس استانداران سراسر کشور با انتقاد شدید از منتقدان جریان انحرافی گفته است؛ 25 سال است که مشایی را می شناسم و در این مدت نماز شبش ترک نشده، او همچون شهید بهشتی مظلوم است و شک ندارم خداوند مزد مظلومیت او را طوری خواهد داد که همه متحیر خواهند شد."

                                        به نقل از سایت شرق

 

*قابل توجه استقبال کنندگانی که درچندروزپیش شعارمی دادند"احمدی رجایی،دست بردارازمشایی"

فرمایش دیگری ندارید؟!!




تاریخ : شنبه 90/7/16 | 10:30 عصر | نویسنده : هادی اخوان

  "چهارشنبه شب هفته گذشته- 13/7/90- تیم ملی فوتبال کشورمان در یک دیدار تدارکاتی تیم فوتبال فلسطین را با نتیجه 7 بر صفر شکست داد و به نوشته ورزشی نویسان «جشنواره گل به راه انداخت»! ذوق زدگی برخی محافل ورزشی کشورمان از این پیروزی و دست افشانی آنها در پی این به قول خودشان، «جشنواره گل»! دیدنی و تاسف خوردنی بود و بعید نیست که روح پوریای ولی از خنده آنها به گریه افتاده و به زبان حال خطاب به آنان گفته باشد؛ من برای به دست آوردن دل شکسته یک مادر پیر، در مقابل حریفی که بی تردید بر او پیروز می شدم، تن به شکست دادم و شما همه آنچه در توان داشتید را برای شکست تیمی که به نمایندگی از مردم مظلوم فلسطین میهمان شما بود به کار گرفتید و در پی این پیروزی به وجد آمده و آن را «جشنواره گل» نامیدید... تیم ملی کشورمان نمی خواست آداب پهلوانی پوریای ولی را به طور کامل دنبال کند و به شکست مصلحت اندیشانه تن بدهد، دست کم می توانست در پی نتیجه مساوی باشد و یا به حداقل گل بسنده کند..."

                                                    به نقل ازروزنامه کیهان16/7/90

 

*مش رجب بالاغیرتی بعدازخواندن مطالب روزنامه ی کیهان رگ گردن مبارکش نیم متربه بیرون منحرف گردید و توی جمعیت قشقرقی به پاکرد که نگوونشنو.باهمان صدای نکره اش فریادمی کشید: به شما هم می گویندورزشکار؟! خجالت که نمی کشید، ضعیف کشی هم حدوحدودی دارد .یکی نه دوتانه، هفت تا.بااین کارتان دل اسرائیلی هاراشادکردید .همین شماهستیدکه باکارهایتان موجب می شوید شهرک سازی روزبه روز گسترش پیداکند.اگرچندتا می خوردیدآسمان به زمین می آید یاازدستمزدمیلیونی تان کم می شد؟ خدارابگویم این کی روش راچه کارکند!اصلاًشایداویک صهیونیستی باشد؟!ازاین مردم اروپاهرکاری ساخته است .باید کنکاش کرد.

حالااین بارراندیدمی گیریم .چه عیبی دارد توی ورزش های دیگرهم شکست بخوریم ودل مردم جهان راشادکنیم.همین توی والیبال ازافغانستان شکست می خوردیم ،الان امریکاراازکشورشان بایک اردنگی می انداختندبیرون.حواستان هم باشد باکشورهای قدرچون برزیل وآرژانتین بازی داریدقبل ازبازی شروع کنیدبه گریه کردن .چه عیبی دارد؟ به بازیکنان  آن کشورها بگوییدمردم ما سال هاست رنگ شادی راندیدند؛شاید دلشان به رحم بیاید وشکست بخورندتا دل مردم ماهم شادشود.خیال کردید همه مثل شما سنگ دلند!!




تاریخ : جمعه 90/7/15 | 9:34 عصر | نویسنده : هادی اخوان

هنگامی دردوران کودکی شعر"اتل متل توتوله     /     گاوحسن چه جوره           /   نه شیرداره نه پستون    /گاوشوبرده هندوستون     /یک زن هندی بستون/ توی جنگل های گیلان می خواندیم ،چندان به  ما نمی چسبید؛ چون که توی روستا گاومش حسن رامی دیدیم که سرومروگنده ایستاده وهمین طور چند ده لیتر شیرمی دهد.ولی پارسال این شعرهم به واقعیت نزدیک ترشدوبااجرای قانون هدفمندی یارانه هاوحذف یارانه ای علوفه دیدیم که این گاومادرمرده لاغرولاغرتر گشت ورسید به همان شعرکودکیمان.این روزهاهم رنگ مش حسن راتوی روستانمی بینیم ،لابد رفته هندوستان!!!!

حالاشمابگوییداین قانون خوب اجرانشده،اازاین دلیل که اشعاررابه واقعیت نزدیک ساخته دلیلی بهترمی خواهید!




تاریخ : جمعه 90/7/15 | 8:55 عصر | نویسنده : هادی اخوان

یکی ازدیپلمات های اتحادیه ی اروپا:"به زودی 29مقام ایرانی به فهرست تحریم شدگان اضافه خواهندشد.مواردتحریم؛لغوروادید،جلوگیری ازسفربه اروپاوبلوکه شدن حساب هایشان خواهدبود."

                                                                               " رادیوی بیگانه"

مش رجب:خوب لغوروادیدولغو سفرتوجیهی دارد ولی مگرمسئولین حساب وکتابی دارند که می خواهند مسدودش سازند؟

مش تقی :حتماًآن جاهم بانک ها قرعه کشی می کنند!

مش رجب :یعنی توی حسابشان چیزی میزی هست؟

مش تقی:همان مبلغ قرعه کشی.ازسویی حساب وکتاب بانکی در همه جامثل کشورمان درست ودقیق نیست .یک دفعه دیدید چندمیلیون دلار سهواًبه حسابشان واریز شد آن وقت نبایدبلوکه شود؟!.خداراچه دیدی! شماهم بیکارید!نشستیدگوشه ای به دیگران گیرمی دهید.چشم دیدن پیشرفت دیگران راهم ندارید .بروید توی کشورهای دیگرحساب بازکنید ،شاید اشتباهی رخ دهد!




تاریخ : پنج شنبه 90/7/14 | 10:52 عصر | نویسنده : هادی اخوان

شارحان ومفسران ابیات حافظ هم دنیایی دارند !ازبیت های حافظ مادرمرده چیزهایی کشف می کنند که اگر حافظ رضی الله عنه یک وقتی ازقبربرخیزند ؛یقه ی تک تک این آقایان را به خاطراین شطیحات  وخزعبلات جرخواهندداد.تازه این اول  ماجرای کاریشان است گاهی درمحفلی یاکنگره ای برسریک موضوع یاتلفظ درزیریازَبَر چنان از چهار جهت فحش وناسزا بلندمی شود که تماشایی است .زمانی هم به این امربسنده نمی فرمایند جروبحث به درگیرهای جسمانی ختم می گردد ومشت ولگد به هم حواله می کنند تاحرف وسخن خودشان رابه کرسی بنشانند.

باهمین چشمان کم سویمان سعادت دیدن  چندتاازاین درگیرها را داشتیم ولی هرچه می خواهیم باورکنیم وبه خودمان بقبولانیم ،نمی شود.عجب روزگاری شده نمی توانیم به چشمان خودمان هم اطمینان کنیم  وبه خودمان هم مشکوکیم . ازبین همه ی شارحان ،محمدبیابانی سرخسی که نسل درنسل کارشان شرح ابیات حافظ است ،درتازه ترین اظهارنظر درجایی خیلی خاک وخاشاک بلندکرده وگفته درمصراع"حدیث ازمطرب ومی گو رازدهرکمترجو"مقصودحافظ از "مطرب" ،"می" و"رازدهر" به شرح ذیل می باشد واگر کسی سخنی خلاف داردباایشان طرف است .

ایشان فرمودند:1-"مطرب" همان موسیقی زیرزمینی است که مخفیانه دراقصانقاط کشوراجرامی شود یامی توان با کمی اغماض به صدای ربنّای شجریان اشاره نمود.2-"می"همان شیراست که بادیدن قیمت کنونی ،جهان به دور سرانسان می چرخدکه انشعابی ازمستی است وانگهی می تواند هم قیمت "می" ،رویم به دیوار،شراب درکشورهای غربی باشد. وخوشبختانه مانند"می" درکشورهای غربی دیگر رنگ شیررا نخواهیم دید.3-"رازدهر"همان مسائل اختلاس وومسائلی ازاین دست است که حافظ باطنزی لطیف اشاره می کند ؛دنبال هرکاری  دوست دارید بروید ولی دنبال کشف افراد وهویت اختلاس کنندگان نروید که سرانجامش هیچ است وهرگزبه نتیجه نخواهیدرسید .یاهرچه بیش ترغورکنیدکمترخواهیدیافت!

اکنون مامانده ایم که این موضوعاتی که آقای بیابانی باضرس قاطع فرموده اند؛ چه ربطی بااشعارحافظ داشته، ولی چه کنیم که جرئت بیان آن رانداریم .شمااگرجرئت می کنید وازجانتان سیرشده وبرخلاف نظرایشان  نظری دارید،با شماره ی روابط عمومی شاعران ایران زمین تماس حاصل فرمایید.




تاریخ : چهارشنبه 90/7/13 | 7:36 عصر | نویسنده : هادی اخوان

خدااین دست های پنهان راازساعد ،که نه ازبالاتر قطع فرماید که اگروجود دارند مارامجبور به آوارگی کوه وبیابان نسازند؛ وهرروزتوطئه ای ایجادنفرمایند.الهی آمین.

کی به ذهنش خطورمی کرد تخم مرغ هم مثل طلاارزش مادی ومعنوی پیداکند.آن قسمت معنوی که همه تان مستحضرید ونیازبه توضیح وتفصیل نیست .همین آخرین امید غذای محرومان قدیم ومستضعفان  دیروزی واقشارآسیب پذیرامروزی!که به حیف ومیل عادت دارند !  ولی ازجنبه ی مادی که این روزها به طلای سفید مشهور ومعروف گشته است،آن چنان ارزشی پیدانموده که این گروه ماکان یا به زبان خودمانی مرغ ها! به تبع آن ازعزت واحترامی برخوردارگشته اند؛چنان که بسیاری ازمردم دلشان نمی آید درمحیطی غیراز محیط زندگیشان جایی برایشان مهیاسازند.ارزش واعتبارشان چنان بالاست که بسیاری از تاریخدانان ارزششان رامعادل ارتشیان درزمان ساسانیان می پندارند. همین همسایه ی بغلی که تادیروز قلاده برگردن سگ انداخته بود وآن رابغل می کرد واین طرف وآن طرف می برد در بغلش به جای سگ ،مرغ تشریف داشتند.چنان آن مرغ ذلیل مرده را توی بغلش می فشرد که عزیزترین نزدیکانش را نه!ً فکرش رانمی کردکه به غیرت خروس برمی خورد! خروس ها هم دیگرنمی خوانند ورفتاروحرکات وسکناتشان شده عین مرغ هاواعتباراجتماعی خودشان راازدست رفته می دانند.

 دیروزکه چندتاتخم مرغ خریدیم ؛که پولش برابرشد بایک سرویس جوجه کباب! اصلاًدل مان نمی آمد آن رابشکنیم.بااین هزینه ی بالا تصمیم گرفتیم برای صرفه جویی  وجلوگیری ازاسراف هم که شده، پوست آن راهم نوش جان بفرماییم ،اراده براین است که چندماه به این پول یارانه ای دست نزنیم تااین دست های پنهان را محکم سرجایشان  بنشانیم ،تا کارکنان سازمان حمایت ازمصرف کنندگان ، فارغ بال بتوانندتصمیمی بگیرند.

 علی ایّ حال برای حفظ جان خودمان! اسمی ازآن دست های پنهان نمی بریم تامردم بدانندچنین افرادی وجودارند تاموقع اش برسد،که همان نزدیکی انتخابات است .چنان اسمی ازآن ها می بریم که مردم کیفش راببرند، تادیگر به فکرشان خطورنکند تخم مرغ را گران کنند .غذای مابیجاره بدبخت هارامی بُرند!؟




تاریخ : سه شنبه 90/7/12 | 12:6 صبح | نویسنده : هادی اخوان

هرچه این روزنامه ها وسایت هارا زیروکردیم که سوژه ای، مطلبی و موضوعی پیداکنیم نشد که نشد .خدااین بروبچه های روزنامه ی کیهان راخیردهد .اگرنبودند چه اتفاقی می افتاد .همین ها هستند که وزیرکار به ایجاد دومیلیون ونیم فرصت شغلی دراین چندروزکلی امیدوارگشته است .مخ همه رابه کارمی گیرند وبااین موضوعات بحث انگیز همه رامی گذارند سرکار. ازسویی سوژه های مختلف تولیدمی کنند وازسویی پیشگویی های دلفریب!چر اآقای سردبیر نماینده ای ،رییس جمهوری ،وزیری نمی شود نمی دانیم ولی خدایش خیردهد که حرف حق !راهرجاباشد ولوبه زیان بیان می کند!

امروزهم تیترزده بود سهام خاتمی دربانک سامان. آفرین به همین نبوغ!درجایی هم پرسیده بود؛ در شرایط بد اقتصادی چه باید کرد؟ اصلاٌ مامگر خدای ناکرده وضع بداقتصادی داریم که باید به فکرش باشیم؟ ولی ازآن جاکه بایدآینده نگری کرد وممکن است بازدوباره این اصلاح طلبان بی چشم رو که اصلاً مردم آن هارانمی خواهند! باز ازغفلت مسئولین سوءاستفاده نموده وقدرت رابه دست گیرند واین بهشت اقتصادی کنونی تبدیل به جهنم شود !آن وقت باید چه کرد؟ دست همه شان دردنکندکه مارابه آینده بیدارمی سازند.خوب معمولاًدرشرایط بداقتصادی یابایداعتراض نمود که خوشبختانه قانون اساسی چنین راهکاری را پیش بینی کرده است یا باید سوخت وساخت ؛تاخدا چه می خواهد .ولی هرچه باشد تنها راهکردبرای این که چنین حادثه ی تلخی به وقوع نپیوندد، تمام تلاش خودرا به این معطوف سازیم که هیچ اصلاح طلبی ولو آن ریزه میزه اش بالابالا نفوذ نکند وگرنه دست به کارهایی می زنند؛که عقل جن به آن نمی رسد! شاید اصلاًبیایند ورکورد اختلاس را که سالیان دراز روی آن کارشده را به نام خودشان بشکنند! یابه زندگی اشرافی روبیاورند که چندان به مذاق خوش نمی آید.  

 




تاریخ : یکشنبه 90/7/10 | 6:29 عصر | نویسنده : هادی اخوان

     " تابش بااشاره به اختلاس بزرگ:هرکس به اندازه ی سهمش ازمردم عذرخواهی کند.     "روزنامه ی شرق

به دنبال انتشارخبراختلاس بزرگ ، که بسیاری رامبهوت ومنگ نمود ،بسیاری ازافرادی که دستی برآتش داشته اند ؛به فرمایش آقای تابش ،نماینده ی مجلس لبیک گفته وبرخی علاوه براستعفا ی تاریخی برای مرهم نهادن برزخم بی اعتمادی ،باتوجه به سهمشان ازمردم به عذرخواهی دست زدند.ازآن جا افراد مذکور تعداشان غیرقابل تصوربوده وشایددر چند هفته ی دیگر اضافه نیزگردد؛خلاصه ای ازعذرخواهی براین کاغذپاره منتشرمی گردد وبقیه ازطریق جراید وشاید بعدهاازطریق صداوسیما؛واما رمان! عذرخواهی

-امیرمنصورآریا:خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی...زیاد عذرمی خواهم.

-خاوری مدیرعامل بانک ملی : خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهم.

جهرمی مدیرعامل بانک صادرات: خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهم.

مدیرعامل بانک آریا:خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهم.

رییس کل بانک مرکزی: خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهم.

باتوجه به سخنان آقای کواکبیان که فرمودند:مجلس دراختلاس بی تقصیرنیست،هیئت رییسه ی مجلس: خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهیم.

وزیراقتصاد: خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عذرمی خواهم.

همان طور که ملاحظه فرمودید جانب احتیاط دربه کارگیری قید"خیلی"باتوجه به سهمشان ،دقیقاً رعایت شده است وتلاش گردیده دربه کارگیری آن خدای ناکرده اختلاسی رخ ندهد.فقط دعابرای این عزیزان فراموش نشود!