سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 90/11/28 | 6:12 عصر | نویسنده : هادی اخوان

"کتاب خسرووشیرین نظامی مجوز چاپ نگرفت                         به نقل از نشریات "

 

درپی عدم مجوزبه چاپ کتاب خسرووشیرین ،آقای نظامی ضمن اعتراض به این امر نامه ای اعتراض آمیزی نوشته وبه وزارت ارشاد اسلامی ارسال نموده است.درقسمتی از نامه آمده است:

....اگرمی پنداشتم که چنین اجحافی به من خواهدشد وکتابم بانام قبچاق عزیزم را حق انتشار نمی دهید هرگز آن را نمی نوشتم وبه کتاب های دیگرباموضوعاتی که شمافرمان می دادید روی می آوردم.چه برسرمان آمده که کتاب خوبم را که عمری برآن سرمایه ی  وجودم را صرف نمودم،به خاطر توصیف صحنه ای دردیدار غیرمنتظره ی خسرو وشیرین ؛هنگامی که شیرین برای رفع خستگی تن به آب زده را گیردهید که نظامی چنان است وچنین است ؛ومتن دارای کلمات زننده ای است .مگر توصیف صحنه جزادبیات نیست ونبایدچگونگی  تصویربه آب زدن شیرین ر ادرخواننده به نمایش گذاشت.همین خیابان های شهر صحنه هایی وحشتناک ترراهرروز شاهدیم ولی متأسفانه جیک کسی درنمی آید. اگروقت کردید تابستان سری به سواحل شمال بزنید،.پس درآن صورت کسی حق شناندارد! .بباییدچشمهایمان رابشوییم وطوری دیگرببنیم .

 اگر این طور است کتاب مخزن الاسرارمرانیز چاپ نکنید تااعتراضی باشدبر اقدامتان....

*خودمان هم مانده ایم که چگونه نظامی چنین نامه ی اعتراض آمیزی نوشته است حدود نهصدسال پیش!!!!خوب نوشته ی امروز هم قدری جدی شده،ولی رگه های طنز به چشم می خورد شمارا به خدا این طورنیست؟  




تاریخ : سه شنبه 90/11/25 | 8:34 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

برادر بزرگوار آقای.....سلام علیکم

باتوجه به این که موی سفیدتان را دراقتصاد وامورسیاسی وژئوپولیتیک سفیدکرده اید ونه درنانوایی سرکوچه مان وهمواره درمورد مسائل روزنظرداده ایدونظریات شمامانند آب زمزم ،آتش مشکلات رایکی پس ازدیگری خاموش نموده، می خواستم نظر ،رأی وعقیده تان راراجع به افزایش ناگهانی نرخ سودبانکی؛ درشرایطی که رئیس قوه ی مجریه ابرام واصراربه تک رقمی شدن سود(زبانم لال ) بهره ی بانکی داشته اند؛ بدانم .که اگر نمی توان دراین چندروز ازوجود مبارکتان بهره ها برد، ولی به قول معروف :"آب دریا اگرنتوان کشید...بقیه اش رابهترازمامی دانید؛بهره ای ،ولوناچیزببریم! .      

لازم به ذکراست ؛بنده نیزبرای حفظ جانتان وبرخی ازمسائل امنیتی ،چیزی از نام ومشخصات جنابعالی  ذکرنکرده ام که حمل بربی ادبی نگردد.                       چاکرشما گرگ علی

 

و علیکم

اولاً امروزخلقمان بدجوری تنگ تنگ است وعلت هم خالی بودن خزانه است .ثانیاً شماراچه به این حرف هاوگیردادن به سخنان  رئیس قوه ی مجریه؟! رفتی دو سه کلاس درس خواندی ،حالاآمدی برای خودت حرف ومطلب اخویون سیاسی راموردمداقه قرارمی دهی؟ شمارا چه به این گونه غموضات! رفته شاخ غول گرانی راشکسته ومفسدین رابرسرجایشان خشکانده !نظرمان رانخواستی، حالا رفته یک حرفی زده ،کاسه ی داغ ترازآش شدی که بدانی قضیه ازچه قراراست ؟!ازفک زهوار درفته ات کم مطلب  خارج می شود، حالا روی به مکاتبه آوردی ؟فلانی چیزی گفته توی بدبخت !چراباورکردی؟ الانه که عنان اختیارمان راازدست بدهیم وبه درمنزلتان حمله ورشده وفی الفور گوش لاکردارتان را بچلانده،  تاتوباشی ازاین مکاتبات بودارنفرمایی وبروی همان کشکت رابسابی که توراکفایت است.

*ازخوانندگان عزیز هم عذرمی خواهیم، که در ترویج کلمات مبتذل قدمی برداشته ایم .چاره ای نیست چون خزانه خانه بدجوری خالی است.لطف کنیدنوشته رااز دسترس افرادزیرسیزده سال دورنگه دارید.   

 

 




تاریخ : سه شنبه 90/11/18 | 10:36 عصر | نویسنده : هادی اخوان

می گوید:ماکه باورمان نمی شود ،چنین چیزی امکان ندارد ؛نه !باورکردنی نیست .اصلاٌ باورش غیرممکن است .دروغ محض است.کارکاراین غربی های لامروت است که قصدتوطئه دارند ماراتحریم کردند بازآمدند نقشه ای دیگرکشیده اند! کاسه ای زیرنیم کاسه است .ازآن قرتی بازی فرنگی است!ازایشان که آبی گرم نمی شود.نه...من باورنمی کنم...

می گویم:مگرچه شده که این قدر داری شارت وشورت وهارت وپورت می کنی؟این همه اخم وتَخم برای چیست؟مگرامروزازدنده چپ بلندشدی؟ ...

می گوید:مگرخبرنداری واز اخبارروزدنیا بی اطلاعی؟

می گویم:بدجوری کفری شدم آن زبان لاکردارت رابجنبان ،ببینم چه شده ؟

می گوید: وزیرانرژی فرانسه به خاطریک دروغ استعفاداده است. ازقرارمعلوم مشارالیه برای این که گواهینامه اش به خاطرسرعت بالا باطل نگردد؛ ازهمسرش می خواهد تااتهام تخلف رانندگی رابرعهده بگیردوهمین کافی بود تادروغش علنی گردد ومجبوربه استعفاشود.

می گویم:همین دوکلمه حرف  موجب شده که این طوربه زمین وزمان  گیربدهی .بروخداراراشکرکن که توی کشورعزیزمان هیچ مسئولی به خودش جرئت نمی دهد که زبانم لال دروغی ازدهان مبارکش خارج گردد که مثل این نگون بخت مجبور به استعفاشود. کوروکرشویم اگرتوی این چنددهه یکیش رادیده یاشنیده باشیم!

نمی دانم چه شده که هنوزکلاممان تمام نشده جیغ سبزی کشید واز پهلویمان متواری گشت .حالاهم توی فکرم چه سخن سخیفی از دهانمان دررفت!!!




تاریخ : جمعه 90/11/14 | 10:36 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

باتوجه به این که باسیاست ورزی مسئولین مربوطه درتک نرخی نمودن ارز ،بازار ارزوسکه هنوز که هنوزه قاراشمیش بوده وکورسویی از پایین آمدن قیمت هانیست وچنان که درمطبوعات کشوری ،ازگوشه وکنار هنوز که هنوز، دست هایی پنهان آلوده افشا می شوند که درآخرین اظهارنظرها گفته شده ؛که کاربهائیان بوده است ودرآخرین اقدام نیز  کار به اعدام اخلالگران انجامیده است و حکایت سکه وارز همچنان باقی است وگوشی، بدهکاراین تهدیدات نیست، لذا صبرایوب وار کدخدا که بابالارفتن قیمت سکه ،عروسش مهریه خویش را به اجراگذاشته است ،لبریزشده است وایشان نیز باارسال نامه ای سراسر تهدید وارعاب خواستار پایین آمدن قیمت ها به قبل ازاین حوادث شدند. دربخشی ازاین نامه که فردادر مطبوعات چاپ خواهدگشت وازطریق محرنامه به دستمان رسیده است ؛آمده است :"...قیمت سکه که حدود سیصدهزارتومان بوده یهوشده یک میلیون تومان وباسیاستی متروک قیمت راآوردند 850هزارتومان آن وقت پزمی دهند که سکه راپایین آوردیم؟!!! ...من به این اخلالگران ،ازبهائیت (به نقل ازروزنامه کیهان)،شهرداری تهران (به نقل ازروزنامه ی ایران )فتنه گران (به نقل ازروزنامه ی جوان)انحرافیون (به نقل از سایت جهان ونشریه پنجره )وافراددیگر که تاچندروزدیگرکشف خواهندشد ،ازجمله برادران گروه آریا وغیره تا چندروزدیگر ،حدوداً باالتماس یک هفته ی دیگر ،فرصت می دهم ،تاقیمت ها به پایین ترین حدش برسد.وگرنه پوست این عزیزان را،باتوجه بااسنادارائه شده ازبرادر ح-ش که باعالم غیب ارتباط دارند، می کَنم ؛گوشتشان را تکه تکه نموده می دهم به سگ خیابونمان واستخوان های بدنشان را می دهم به گرگ های بیابان!!!.....دیگر شورش رادرآوردند!!"

نمی دانیم که چگونه گرگ علی ازمضمون نامه ی کدخداآگاه گشته که باارسال پیامکی ،فرموده :بابا،بااین اقتصادی دستوری وتهدید وارعاب کاری حل نمی شود .بایدکاری نمودکارستان!

منظورازکارستان رانمی دانیم .باز متنی نوشته که چندپهلوست وپرازابهام!  

 




تاریخ : دوشنبه 90/11/10 | 4:38 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

از احمدقلقل آبادی هرچه بگوییم کم گفتیم. او به تمام معناصوفی زمانه خویش بوده وبه تمامی علوم عملی ونظری ،طب ،فلسفه ومنطق مهارت داشت .شاگردان بسیاری پروردوچون درآن ازمنه توجه بیش تربه جنبه های نظری بوده نه مکتوب، ازایشان متأسفانه آثاری بر جا نمانده است. ولی در سیصدسال بعدازوفاتش یکی از نوه های چندین نسلش، بعدازاو مساعی نمود ودرمورد ایشان کتبی نوشت که شامل احوال ،اقوال وحکایات صوفی بزرگ مرتبه می گردد.این کتاب ارزشمند که خوشبختانه از تیررس مغولان درامان بوده ،به سه باب تقسیم گشته است ومؤلف بلافاصله بعداز باب اول به باب دوم وسوم رفته است.

انتشارات سمت وسو، زحمت کشیده ودرجلدی زیبا آن راانتشارداده که قسمتی ازاین کتاب تبرکاً ذکرمی گردد.

"گروهی بازاری درنیشابور به نزد شیخ آمدند بگفتند: یاشیخ، نصیحتی بنما.شیخ بگفت :از سکه ی بهارآزادی به خصوص طرح جدیدش برحذرباشید که گاهی شما رابه اوج برده وبا کله بر زمین می کوبد .بازاریان بگفتند سمعاًوطاعتا."

"گویند طغرل پادشاه درهمدان شیخ را ازراه دوربدید به سوی اوبشتافت وازاسب برزمین افتاد وبگفت :مراهدایت بفرما.شیخ  انگشت درآفتابه ای که  به دست داشت بکرد وگفت گذرروزگار چون این سوراخ است .همان طورکه از اسب پایین آمدی ازخرشیطان پایین بیا ونرخ سودبانکی راافزایش بده که اوضاع خیلی بی ریخت است .گویند بزودی چنین شد."

"بین احمد قلقل آبادی با صوفی شهرنیشابور،زیدخدیو جم ،اختلاف بالا گرفت .روزی بردست خدیو یک بسته ی 100دلاری بود .به همگان بگفت من همچون این اسکناس 100دلار ای ام واحمد چون این اسکناس یک دلاری وتفاوت افزون است.خبربه نزدشیخ بردند .بگفت :به خدیوجم بگویید ؛همان اسکناس یک دلاری هم تویی ،ماچیزی نیستیم."

"روایت می کنند تندبادی از سمت شما ل شهربوزید وخانه ی مرید را ویران ساخت خبربه زیدخدیوجم ببردند.بگفت :این تندباد،یا کار گروه فشاربوده یا جریان انحرافی یا گروه فتنه یاگروه نفوذی فریب خورده یا بیگانگان .خبربه نزداحمد بردند .بگفت حوادث طبیعی وجوی  بوده ،وازکهکشان ها وعلم هواشناسی آن چندان بگفت که کس رامتوجه نشد...  

 

 




تاریخ : پنج شنبه 90/11/6 | 6:30 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

 

 "مصری هادرحالی نخستین سالگردانقلاب خودراگرامی می دارند که احساس می کنند باوجود برکناری مبارک هیچ چیزی در کشورشان تغییرنکرده است." به نقل از مطبوعات

 

فرارمبارک

نقدعلی :ای برار!تازه آغاز راه است، انتظار داشتید که من بعدازاین،چلوکباب  وماهی پلودرست کنند وبه سردرخانه هایتان بیاورند وبگویند بفرمایید :دیدید ؛بعدازمبارک زندگیتان مبارک شد.تازه مشکلات شروع شده جانم!!!!