سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 89/9/18 | 10:14 عصر | نویسنده : هادی اخوان

تذکرة الاولیای عطارهرچندمشتمل است براحوال واقوال96تن ازاولیاومشایخ ،ولی این سؤال مطرح می شود حالا چرا96تن؟وآیابالاترازاین نیز بوده یا خیر ؟بنابراین بنده را واداشت تادراین زمینه کنکاشی انجام دهم وابعادمسئله راروشن سازم.لذاازنسخ خطی قدیمی این کتاب درکتاب خانه های مطرح ایران آغاز کردم؛وبرایم به روشنی روز مشخص شدکه بیش از 96تن نخواهند بود.ازکار مأیوس شده ومانند انسان های پریشان سربر گریبان مسیری را   می پیمودم که ناگهان فکربکری به ذهنم خطور کرد .گشت درکشورهای همسایه .بارسفررابستم ولی پس از جستجودرکشورهای ترکیه ،افغانستان وتاجیکستان، چیزی نیافته وازکارم  ناامید شده بودم که ناگهان در کشور برادر تاجیکستان دربازارمسگری  ،دست فروشی ندادرداد:"آقااین کتاب رااز مابخرید."کتاب راازلابه لای وسایلش در آوردوبه من داد.باورم نمی شد،همان کتاب تذکرة الاولیا ی عطار بودباقدمت چندین ساله.

بسارمسرورشدم وباولع بسیار شروع کردم به خواندن  آن. فکرکنم قدیمی ترین  نسخه ی خطی بوده که از این کتاب به دست آمده؛وبرخلاف کتاب های یافته شده ی  دیگر، مشتمل بودبرزندگی 97تن ازعرفا.  که یکی شان درطول تاریخ از حوادث روزگار مصون نمانده یااینکه دستی توی کار بوده که نخواسته اند نام ایشان دراین کتاب ضبط گردد؛وآن   زندگی واحوال واقوال   عارف جلیل القدر احمدبن  زید قلقل آبادی است که کرامات بسیاری از اوبه ثبت رسیده.   احوال وسبک بیان ذکر اودر این کتاب مانند عرفای دیگر است .لذا برای قدر نهادن به مقام والای شیخ قسمتی از آن رابه اختصاربیان نموده تا مزید فایده گردد. ودوستداران عطار می توانند   سرگذشت کامل زندگی   او را درکتاب تذکرةالاولیای چاپ جدید مطالعه نمایند.

احمدبن زید قلقل آبادی 

آن منوردوران ،آن صلابت زمان ،شیربیشه ی توحید ،شجاع درعلم ومعرفت،پیشوای طریقت وحقیقت،خورشیدازروی اوخجلان واوهجران از دوری یاران.متبحر درشریعت ،تاج دین و دیانت ،شمع چراغ  زهدوهدایت.

اوراقلقل  آبادی ازآن جهت می گفتندکه در قلقل کردن آب نمک درگلو زبانزد همه بود.نه شیطان می توانست براونفوذ کند نه میکرب .هرگزدرعمربابرکت خویش نه چهره ی عبوس ودرهم گرفته ی  پزشکی رادید ونه دیناری هزینه ی دندان پزشکی را پرداخت نمود.آن قلقل های پی درپی شامگاه رازونیاز ،کارش راکرده بودوسدی دربرابر ویروس ساخته .

ذره ای حرام نخوردبا این که نزدیکانش میلیاردها دینار به جیب زده بودند وراست وراست توی شهر برای خودشان قدم می زدند،اوبی اعتنابه مال دنیا بودوهماره می گفت: روزی اسامی شان  از جیب مبارک شخصی بعدها بیرون خواهد  آمد.نقل است که مادرش ازکشتزاری غیر،دانه ی جویی به دهان گرفت و  بخورد.احمدبن زیددرشکم مادر، چنان سر برشکم اوزد؛ که مادرازهوش رفت وبه گور باباش خندید که دیگر این اعمال راتکرارکند،وحلالیت طلبید.

نقل است که قسط جوانی فوت شد،آهی کشید.احمدگفت :امروزچهل رکعت نماز گزاردم همه از آن  تو وآن آه رابه من ده.گفت :دادم.

نقل است ماهی پول تلفن ،گاز ،آب وبرقش با قیمت تصاعدی به تأخیر افتادمأمورین بردر سرای اوآمدندوخواستند برق وگازش را قطع نمایند.گفت:چیزی ندارم؛ قطع کنید. نداآمدتوی حسابت پول واریز شد.رفتنددیدندچنین است؛همه را بپرداخت.

گفت :عزیزترین خلقان چهاراند:رییس بانک ،قاضی دادگاه ،شهرداروپلیس راهنمایی ورانندگی .

گوینددشمنان بردروازه ی شهرواردآمدند واو آنان راهزیمت بداد.شهردارپول عوارض شهری را به اوبخشیدواوآن رابین فقرا تقسیم نمود.

گویند:شاگردان ازاوپرسیدندچون است وضع ما پس از اجرای هدفمندکردن یارانه ؟ گفت که هشدار؛ که نه  تنها حسابتان دوبرابر نخواهدشد بلکه ازآن کاسته شده ودوبرابر آن باید هزینه کرد.

گفتند:ریاضت چیست؟ گفت :تاهدفمندکردن یارانه ها اجرا نشود معنای آن رانخواهی یافت.

درویشی اورا برلب دریا بدید گفت :نصیحتم کن . گفت تامی توانی در نزد دیگران از نداری بنزین بگو وبنال واز  آن ها کارت سوخت قرض کن وتا می توانی بنزین ذخیره ساز.

گویند:کسی در خواب دید همه ی مردم بیکارندودست به کاری نمی برند.تعبیرش رااز احمدخواستند.گفت روزی آن قدر وسیله از چین وارد کشور می کنند که کارکردن فایده ای نخواهدداشت.