سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 90/3/31 | 2:39 عصر | نویسنده : هادی اخوان

اَگرنبوداین افزایش حقوق کارمندان نمی دانیم چه بلایی برسرمطبوعات وصداوسیمامی آمد.باشروع شدن سال جدید؛ تیتر اکثر روزنامه های کشورپرشده بود ازافزایش حقوق کارمندان. واقعاًآمارشان ازدستمان دررفته.یک بار تیترمی زدندافزایش حقوق برابرباتورم ،گاهی تیتر می زدند اختلاف برسرحقوق بین دولت ومجلس.واین داستان هم چنان ادامه داشت .باهمین گوش های نازنینمان چندین  بارافزایش حقوق کارمندان رااز سر تیتر خبرهای صداوسیماشنیدیم .چه روزهایی که امیدوارگشته وچه روزهایی که بالکل امیدخودمان را ازدست دادیم.تااین که مشخص شد ده درصد!به حقوق کارمندان عزیز افزوده خواهد شد .حالا این که این ده درصد مطابق قانون است یاخیر بماند!

واینک اندوه مان به خاطر این است که فردا نشریات پس از سه ماه واندی! عاقبت بهترین سرتیتر مطالب خودشان راازدست داده اند.وشاید بسیاری از روزنامه نگاران کارشان رازادست بدهندوبرآمار بیکاری که این روزها به شدت کاهش یافته! افزوده گرددیابسیاری ازنشریات تعطیل گردد.صداوسیما بامشخص شدن افزایش دیگر سوژه ای برای نمایش نخواهدداشت.

دولت بدون فرصت دادن به آن ها نان شان راآجرنموده است.تاکنون که صبرکردیدیک چندماهی دیگردندان به جگرمی گذاشتید. چرادولت فخیمه به فکر نشریات نیست وباسرعت تمام می خواهد افزایش حقوق کارمندان رااجرایی نماید؟کاش  دولتی هم پیدا می شدکه به فکرنشریات وصداوسیمابود؛ وافزایش رابعداز ده ماه !مشخص می کرد .آن وقت چرخه ی اقتصادی کشوربهترمی چرخید!




تاریخ : دوشنبه 90/3/30 | 8:6 عصر | نویسنده : هادی اخوان

گاهی وقت ها این روزنامه ها تیترهایی می زنند که برای یافتن پاسخ آن باید به عقل وشعور جمعی رجوع نمود وکارهرکسی نیست که تنهایی به آن پاسخ صحیح دهد.امروزروزنامه جوان تیتر زدند "موضوع استیضاح صالحی چیست؟" خوب حتماًسردبیر محترم پاسخ چنین سوالی را نمی دانستندکه ازمن وشما پرسیدند .ما ابتدا برآن شده که سپربیندازیم ولی با کنکاش وبه این دروآن زدن وازذکاوت سیاسی خودمان بهره جستن؛ توانستیم پاسخی درخور بیابیم  که به نفع آقای صالحی تمام شود. برای جلوگیری ازتشویش اذهان عمومی آن را دروبلاگمان قرادادیم.

چند فرض برای استیضاح نشدن ایشان متصوراست:

1-واقعاً استیضاحی درکارنیست.

2- مجلس قصد مزاح دارد.

3-یک چیزی حالا گفتند!

4-نمایندگانی قصد مطرح شدن دارند.

دراین که موضوع استیضاح چیست؟ چند فرض متصوراست:

1-زبان خارجه اش مطلوب نیست.

2-وزارت خارجه با تحصیلاتش بی ربط است.

3-کسی را بدون مشورت مجلس جایی گمارده است.

اگرواقعاًبحث استیضاح جدی باشد چند فرض به وجودخواهدآمد:

1-     استیضاح وزیر رأی خواهدآورد.

2-     استیضاح رأی نخواهدآورد.

در صورت درستی گزینه ی اول آقای صالحی،  وزیر نفت وگرنه مشاور رییس جمهور خواهدشد .درصورت درستی گزینه ی دوم به جای آقای صالحی ،وزیرکشور استیضاح خواهندشد.

در آخر به این نتیجه ی کلی می رسیم که درهرصورت کاربرای آقای صالحی درپست های مختلف مهیااست وجای نگرانی وجودندارد!

 




تاریخ : دوشنبه 90/3/30 | 7:15 عصر | نویسنده : هادی اخوان

طعم شیرین رقابت را امروزه در بانک های خصوصی ودولتی مشاهده می کنیم ومزه مزه می نماییم. ولی همین رقابت سالم!باید درمسیر قانونی طی گرددیعنی؛ هرچه  رییس بانک مرکزی فرمودندموبه مو اجرا شود وباید بگویند چشم !وگرنه رقابت که چه بگویم ،موازی کاری بکنند و یک وقتی به کله ی مبارکشان زدکه نرخ سود بانکی !را(زبانم لال توی بانک داری ما اصلاً چیزی به نام سودوبهره معناندارد)افزایش دادند وتوانستندمشتری جلب نمایند ووام های کلان دادندآن وقت باید همین کله ی مبارکشان را بتن آرمه نمایید زیرا آن وقت بلای آسمانی فرودخواهدآمد واین بانک رانیست ونابود خواهد کرد؛ که درچندین مورد زیارت نمودیم .

توی این یکی موضوع که عرض کردیم یعنی بالابردن سودبانکی(؟) ودادن وام های زیاد با بهره ی اندک دیگر رقابت جایز نیست و به قول گفتنی از خط قرمز بدجوری عبور خواهند کرد .خیال کردند شهرهرتِ ،مشتری جذب می کنند .بانک های دولتی پس اینجا چه کاره اند؟!ازهمین بانک های نمیانید چندکشورفتوکپی گرفته؟

 




تاریخ : یکشنبه 90/3/29 | 11:26 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این  روزها دیگر بازار رمالی وفال گیری داغ داغ است.انواع واقسام فال ،از قهوه گرفته تا تسبیح ونخودوشانه این روزها چنان رونق داردکه برای دیدن یک فال گیر، باید روزها وهفته هاوماه ها صبرکردوخیلی آدم های بزرگ بزرگ رادید تا نوبت دیداربافال گیرفرا برسد.به قول معروف شدند تریاک!

بسیاری ازمسئولین هم بیکارننشسته وهرطوری بوده فال گیری رابرای خودشان ازگوشه وکنارجهان استخدام نمودند.در تازه ترین فال ها واستخاره ها که از بین مسئولین به بیرون درزنموده وخیلی هم مطبوعاتی شده؛ لغوحکم فرماندارساری بااستخاره بوده است .

بیچاره آقای علی بابایی ،پس از طی تمام مراحل قانونی ، قصد حرکت به سمت فرمانداری بادوچرخه به سبک چینی هارا داشتند؛ که استاندار به ایشان خطاب نمود: باید اززیر دست فال گیر استانداری  که تازگی ها وارد استان شده عبورکند وگرنه فرمانداری بی فرمانداری!این فال گیر که بسیاری براین عقیده اند دراتاق استاندار سکنی گزیده  وکمترآفتابی می شود،هندوستانی است از حاشیه های شهردهلی، ورابطه ی خویشاوندی با راجا وسلیمان خان دارد .هرفالی که بگیرد مو لای درزآن نمی رود وردخورهم ندارد.

بعداز دیدن فال فرماندارساری چنان که می گویند وهنوز هم تأیید نشده –اگرگناهی بوده به گردن دیگران و به مادخلی ندارد-که بافال قهوه بوده، فال ایشان بدازآب درآمده وفال گیر پیش بینی نمود ه؛چون هنگام راه رفتن سرمبارک را زیاد به سمت چپ متمایل می نمود پس چپ گرااست .بنابراین با وجودنزدیکی به انتخابات بالکل گزینه ی خوبی نخواهدبود.استاندارهم که تاکنون حرفی بالاتر ازحرف فال گیرنزده ،فضاراخیلی بی ریخت دیده !حکم ایشان رالغونموده ،تا بروند کشکشان رابسابند، وراه حلی برای انحراف به چپشان بیابند!  




تاریخ : شنبه 90/3/28 | 10:40 عصر | نویسنده : هادی اخوان

  "تذکر" واژهای است که همواره بین زبان شناسان، دراصل واساس آن اختلاف نظر شدیدوجودداشته است .بسیاری از زبان شناسان که متمایل به زبان عرب بوده اند؛ عقیده دارند"تذکر"مصدری است از باب تفعل ، که اززبان عربی واردزبان فارسی گشته.

 ولی زبان شناسان تاریخی عقیده دارندواژه ای است کاملاً فارسی ،که ریشه درزبان فارسی باستان دارد،ونمونه های آن رادر خرابه های تخت جمشیدیانقش بیستون می توان یافت.واین اختلاف نظرتاکنون لاینحل باقی مانده است .

درسه سال گذشته نمایندگان مجلس برای این که نشان دهنداین واژه دراصل ایرانی بوده ؛با تشویق رییس فرهنگستان ،مرحمت فرموده وهزاران بار ازآن استفاده نمودند. فرهنگستان ادب  فارسی به این امربسنده نکرده وطرحی رابرای زنده نگه داشتن این واژه  که روزی از روزهای سال را به روز "تذکر "نامگذاری نموده؛به مجلس ارائه داده است.

نمایندگان محترم مجلس  در سه سال کاری مجلس ، نزدیک به هزار "تذکر" به حمید بهبهانی وزیر راه و ترابری سابق  فقط برای پاسداشت این واژه وعلاقه شدید به زبان فارسی ارائه دادند، که در واقع در هر دوازده روز کاری در وزارتخانه سیزده "تذکر" به وی داده شد.بعداز ایشان وزیر نیرو ،وزیرکشورووزیر جهادکشاورزی، در رتبه های بعدی قرار گرفتند .

بسیاری از نمایندگان این امررا کافی ندانسته ؛به طوری که نماینده ی محترم تنگستان امروز اعلام نمود:"   آمارهایی که دولت می دهدغیرواقعی است،براین اساس،مجلس باید به دولت" تذکر"دهد."

اگردولت می توانست برای پاسداشت واژه ی "تذکر"به اعمال نمایندگان راهی می یافت ؛آن وقت چه قدر می توانست  به زبان فارسی خدمت کند!!!

 




تاریخ : شنبه 90/3/28 | 4:2 عصر | نویسنده : هادی اخوان

تهرانی هابا هوای پاک خداحافظی می کنند.(سایت جهان)

در ادبیات فارسی برای بسیاری از چیزها اشعار سوزناک و مرثیه وجوددارد. ولی هرگز فکرش رانمی کردیم که شاعرانی پیدا شوند که دراین عصروزمانه برای هوای پاک تهران نیز مرثیه ای بسرایندودل انسان راریش ریش نمایند.مرثیه ازهوای پاک موضوع جدیدی است که علاوه برموضوعات مختلف وارد زبان فارسی شده است واین نشان دهنده ی تکامل شعر فارسی وگستردگی آن است وبایدآن رابه فال نیک گرفت.

مردم تهران که توی این سال ها بابسیاری از چیزها خداحافظی نمودند، این بار عزم جزم نموده وبا اراده ای آهنین قصد خداحافظی با" هوای پاک "رادارند.لذا به دیوان یکی از شاعران معاصر رجوع نموده وبرای این که مراسم تودیع به زیبایی هرچه تمام تر انجام گیرد ومانند بسیاری ازمراسم تودیع آقایان! بدون حضورشان برگزار نگردد؛ کپسولی ازاکسیژن خالص رابه معیت کاغذپاره ی شعر تقدیم مراسم می کنیم .تقدیم به هواهای تازه مناطق دیگر کشورکه چندسال دیگربه هوای تهران دچارخواهند شد. به خصوص هوای پاک شمال!

(  بنده تنها برای پاسداشت هوای پاک قصد تحریف وسرقت برخی از اشعارشاعران راداشته وگرنه ماکجا وسرقت ادبی کجا؟! هرچند که سخنانشان بیش تر به شطیحات شبیه بوده تا به اشعار!)

 خداحافظ همین حالا،هوای پاک! همین حالا که من تنهام، خداحافظ/ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام/ خداحافظ کمی غمگین به یاد اون همه روزها/ به یاد آسمون پاک سال های پنجاه /خداحافظ خداحافظ همین حالا/ خدا حافظ خداحافظ هوای پاک/

وامااززبان هوای پاک"

خداحافظا بر شما مردم تهران                شما را سپارم به یزدانمان

 دل تنگ من بی خبر می رود                 همان جا که ایزد شود دلستان


دل من اسیر گازکربنیکان                      دل من اسیر ریزشننان
حلالم کنید ار بدی دیده اید                    وگرنه شوم من اسیر غربیان 
دعایم بگوئید و در دل به یاد                  که هرگزنیاید آن هواهای پاک!!!




تاریخ : چهارشنبه 90/3/25 | 9:37 عصر | نویسنده : هادی اخوان

   نامه ی وارده:

سلام علیکم

چندروز پیش که پاسخ متین شمارا درمورد مسایل روزاز جراید وسایت های مختلف زیارت نمودم برآن شده، تا بنده نیز یکی از مشکلات خویش را با شمادرمیان گذارم وازرهنمودهای مشفقانه ی شماآگاه گردم .

دیروز بعداز اجرا شدن طرح ضربتی بابدحجابان برای خرید به  بازار رفته بودم .ناخواسته روسرییم کمی جابه جاشده وچندتار موی ناقابل! اززیر روسری نمایان گردید .درهمین حین دومأمور که نمی دانم از کجایشان پیدا شد واز چه سرزمینی بودند باقیافه ای ترسناک وهول آفرین درحالی که از لب ولوچه ی یکی شان آب می چکید ودیگری با صورتی اخمووعبوس که سبیل های چخماقی مبارکش ازبناگوشش دررفته؛ با چشمانی آتشین وسرخ که سربازان مغول را دراذهان زنده ومتبادر می ساخت ،درمقابلم مانندآئینه ی دق حاضرگردیدندوبا تکان دادن لب ولوچه وجنباندن سروگوش نگاهی همچون عقاب به من حقیر نموده  وبا صدایی همچون صور اسرافیل گفتند:" خان....م ! حجابت را حفظ کن ."

بعدازآن دنیا چنددور به  دورسرم چرخیدو تمام موی بدنم سیخ گشت به طوری که بعداز مشاهده ی این دومأمور یک لحظه گفتم شاید عزرائیل بر من نزول کرده که با چشمانم قیافه های انکر ومنکر خودرا می بینم .آب دردهانم خشکیده شدونزدیک بود قبض روح شوم به خاطر بی حواسی وجلوآمدن دوتارموی سر.

 لذا ازجنابعالی خواهشمندم رهنمودی،پیشنهادی ،پندی ،نصیحتی به این برادران بفرمایید که شرایط نهی ازمنکررا رعایت بنمایند.                          باسپاس حق به همراهتان-

 

خداوندهیچ مومنی راگیر قوم مأمورین نیروی انتظامی نیندازد! حق دارید. چشم!اگر این روزها توی بازار میوه وتره بارآقای سردار رادان را زیارت کردم، حتماً سفارش خواهم کرد.باسپاس .




تاریخ : سه شنبه 90/3/24 | 10:44 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این روزها از خنده روده بر شده بودیم ؛آخراین هموطنانمان باورشان شده بود که من مادر مرده ی گردن شکسته، از علم اقتصادوسیاست  کلی چیزمان می شود .همین طور مثل باران بهاری برایمان نامه فرستادند ودرخواست نمودندکه دربعضی ازامور راهگشایشان باشم. خودمان مشکل خودمان را نمی توانیم حل وفصل کنیم شدیم حلّال مشکلات مردم. تازه این آغاز راه است ،از خارجه یکی تماس گرفته بودکه این روزها اصلاً اشتهایش کور شده وباید چه کار کرد؟خجالت که نمی کشند ماراآچارفرانسه گیر آوردند.

نمی دانیم این وزرای محترمان به خصوص وزیراقتصادمان باآن گوش های شکسته شان چه کاره هستندکه ماباید پاسخ گوی مسایل اقتصادی باشیم .(در بین نامه هاچشمم به نامه ای خورده که نامی ازوزیر اقتصاد برده بودوحتماً ندانسته بنده بالکل با نام وقاقیه ی ایشان حساسم.)

بااین حال قمپز سیاست دانی و اقتصاددانی از خودمان در می کنیم ،وبا برافراشتن قدوسینه به سمت  نامه ها ی تلمبارشده رفته، وبرحسب وظیفه وطبق برنامه ی صبح وورزش که مخ افرادی رابه خاطرچندجایزه ی ناچیز به کارمی گیرند وآنان را دورهم جمع می نمایند، دست دراز نموده وبا حسی تماماً ناسیونالیستی نامه ای را برداشته تا به خاطرضیق وقت وپرداختن به امورمهم دیگر بتوانم به این یک ،پاسخی درخور دهم .

نامه ی وارده:

سرکار عالی 

خواهشمند است با توجه به درگیری مجلس محترم با دولت و برای جلوگیری از بالا رفتن تنش چه راهکاری ارائه می دهید ؛تا خیال مان آسوده گردد وخواب به چشممان رجعت نماید.

                                                                       مستدام باشید .

در اوج ادغام وزرات خانه ها بهترین رویه آن است که قوای محترم نیز درهم ادغام گردند .مجلس به کل منحل ودردولت ادغام شده یا دولت فخیمه منحل ودرمجلس  ادغام شود . خواهید دید تنش کاملاً رفع خواهدشد.یا به شکل آزمایشی هردوقوا منحل اعلام گردند، خواهیددید آب از آب تکان نخواهدخورد. همین راهکار راهزاران سال پیش انوشیروان ارائه داده بود که به "عادل" معروف شد.امید است بعدازاین آسوده بخوابید .شب خوش .پاسخ تمام .

 




تاریخ : سه شنبه 90/3/24 | 6:19 عصر | نویسنده : هادی اخوان

اصلاً این از ویژگی کشورمااست که تا اتفاقی منجربه فوت نگردد ، چندنفر سربه نیست نشوند؛کسی فکروذهنش را به کار نمی اندازدکه بایدچه کرد؟یعنی توی این چندسال به ذهن هیچ یک ازمسئولین- به خاطر مشغله ی زیاد- که هیچ ،مردم هم نمی رسید که به صرافت این امر توجه نمایند؛ باید برای ایجاد نشاط درکشورکاری انجام داد، وجلوی خسارت،مسارت را گرفت.

 واگر نبود  افزایش سکته ی قلبی این روزها  به خصوص در  سیاسیون کشور وجاافتادن واژه ی " سکته ی قلبی" در سیاست مملکت ما،هرگز طرح وبرنامه وبودجه ای به تصویب که نمی رسید،عملی ولوکوچک هم انجام نمی گرفت .

 بعد از افزایش ناگهانی" سکته قلبی"، امروز در جراید ماتوفیق زیارت وقرائت جمله وحواشی  زیبایی راداشتیم باعنوان:" 840 میلیارد تومان اعتباربرای ایجاد نشاط اجتماعی اختصاص داده شد." سخنگوی این طرح عنوان داشت برای این که این طرح دقیقاًمورد ارزیابی قرارگیردومعمولاً چندسالی طول خواهدکشید وسرانجامش مثل ادغام وزارتخانه ها نگردد،تصمیم گرفته شد برای ایجاد نشاط وشادی بیش تر واین که مردم بالکل گرفتاری ها ی خویش را فراموش کنند ؛افرادی مخصوص با لباسی شبیه دلقک ،ابتدای میادین ایستاده ومردم محترم را قلقلک خواهند داد. لذا از کلیه عزیزانی که با چنین حوادثی مواجه  می شوند، نه عصبانی گردند ونه به فکرشان خطورکندکه دوربین مخفی توی کاراست،بدانند طرح نشاط اجتماعی آغاز شده است . سخنگوی این طرح بسیارمیمون! ادامه داد: چون این طرح اولین بار در کشور اجرامی شود، تلاش شده به شکل آزمایشی در سه استان برگزار شود وسپس به سراسر کشورتسری داده گردد.

ایشان همچنین درمورد چگونگی اعتبار این بودجه عنوان داشتند برای شادی روح بازماندگان، از جیب مبارک مردم هزینه خواهد شد ومردم با نشاط کامل به دوراز این مسائل ناراحت کننده، به زندگی عادی خویش بپردازند.




تاریخ : یکشنبه 90/3/22 | 9:56 عصر | نویسنده : هادی اخوان

سعید مرتضوی :"بادانه درشت هابرخوردمی کنیم."

-          دمت گرم. ولی خواهش می کنیم خودتان راخسته نکنید.دستوردادیم ازفردا بچّه های محلمان همین کاررا انجام دهند؛بااین دانه درشت هابرخوردکنند وهمه رامعرفی نمایند.منتهای مراتب چگونگی برخوردباجنابعالی راهرچه فکرمی کنیم  به عقلمان نمی رسدواین جا مات ومبهوت ومنگ وملنگ نشسته ایم ودلواپسیم مگر اینکه گوشه ای از قانونما ن می لنگد که مااز آن بی اطلاعیم  .(امروز ازآن روزها است که سوژه نداریم ومجبوریم هرطورشده به یک نفری گیر بدهیم تاسوژه ای جدید بیابیم وچه کسی بهتراز آقای مرتضوی .بنشینم وصبرپیش گیرم/دنباله ی کارخویش گیرم)