سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 90/7/9 | 11:5 عصر | نویسنده : هادی اخوان

    مسئولین باید به گفته های مردم توجه نمایند.(نطق پیش ازدستوریکی ازنمایندگان)

خدارا هزاران مرتبه شاکریم که چنین مسئولینی باتوجه ای به ماعطانموده است. اساس این همه شکربرمی گردد به چندسال پیش که مجبورشدیم به خاطر یکی ازمشکلات لاینحل ،کاروبارمان به گذریکی ازمسئولین مربوطه بیفتد. دل به دریا زده ومشکلاتمان رانزدشان بازگونماییم وبه قول معروف سفره ی دل خویش را باز. چشمتان روزبد نبیند چنان ازماپذیرایی کردند وچنان وچنین به مطالبمان گوش جان سپردند که چنددقیقه ازتعجب نفس کشیدن رافراموش کردیم.همین مسئول مربوطه ،موبه موی سخنانم را هجی وتقطیع نمودند وتلاش کردند برچه اوزانی بنده سخن می گویم ،نهادوگزاره ی آن رامشخص نموده ودراین چند دقیقه هیچ کلمه از بیاناتم را ازقلم نینداختند وصدای ،ای به چشم! کل اتاق ملاقات  وزیارت راپرنموده بود.

ماکه عوام تشریف داشتیم ؛خیال برمان داشت که فرداپس فردا بااین همه توجه ی عمیق وژرف مشکلمان حل حل است وباکلی احترام مرخص شده وخیالمان تخت تخت!بعدازراه یابی جناب به  مجلس ،نه تنها اسمی ازمشکلاتمان آورده نشد حتی توی این چندسال هم یک بار بنده موفق نشده چهره ی منوّرشان رازیارت نمایم.وباخود اندیشیدیم که آقا رفته وموضوع هم به بوته ی فراموشی سپرده شده.

حالا شمابفرمایید بگویید که تاریخ تکرارنشدنی است! همین مسئول مربوطه بانزدیکی انتخابات دردیدار اتفاقی،چنان ازمشکلاتم سخن گفتند وبه حل وفصل آن اشاره داشتند که ازآن همه حافظه شگفت زده گشتیم.کلمه به کلمه ی سخنان چندسال پیش مان رابرزبان جاری وساری نمودند وقول دادند که تاچندماه آینده به آن رسیدگی خواهندکرد.

واقعاًهمان طورکه عرض کردیم نباید به چنین مسئولینی افتخارنمود ودردرگاه ایزدمنان شکر، که چنین ژرف وعمیق به مشکلات مردمشان فقط توجه می کنند وهیچ!




تاریخ : پنج شنبه 90/7/7 | 11:22 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این چند  هفته ی اخیرشدیم آدم فکری .همین طور به آینده فکرمی کنیم وحال وگذشته که ولش!درخواب وبیداری باخودمان کلنجارمی رویم؛مگر می شود؟ همین  طورشدیم فکرو فکروفکر! روزهافکر من این است وهمه شب سخنم ....حالا می پرسید این چه موضوعی است که مثل خوره افتاده به جانمان ؟تأمل می کنیم ودرمسئله غور،که توی این پاکترین دولت ودراین مدیریت بی نقص کشوری!ناگهان چنین اختلاس تاریخی رخ می دهد وهمه راغافلگیرمی کند ،باهزاران زوروخط ونشان تازه مجبورمی شویم آن هم چند مدیررا واداربه استعفانماییم وچندمدیررا فراری! وده ها که چه عرض کنیم صدها مدیردیگررا احضار ،که همین طورپیش برود این رقم به هزاران نفرنیزخواهدرسید!فرداپس فردا که از بالا بالا ها می خواهیم جهان رامدیریت کنیم، دیدید درفلان کشورمثل بورکینافاسو یا ماداگاسکار یک نفردست به اختلاس زده ؛چه طورمی توانیم رسیدگی کنیم ومدیران آن کشورهاراواداربه استعفانماییم ؟این مسئولین مربوطه که همیشه نیستند!

 ازسویی عزیزانی که تلاش می کنند، اصل پول اختلاس شده  ورقم وارقام راازمردم پنهان نمایند تاآنان درخواندن چندصفرآخری دچارتپق نشوند ،فردا پس فردا که مدیریت جهان رابرعهده گرفتیم واختلاس به صورت چند میلیون یامیلیارددلاری و یوروای بود چه طوری مردم را با ارقام آشناسازیم ؟حتماًدچارمشکل می شویم !باید قبل ازآن روزدست به کارشد،کنفرانسی سمیناری ،فکری کرد که بنده به عنوان یک ایرانی وظیفه ی خوددانسته ،دراین موضوعات بیند یشیم، تاچندسال دیگردچاربحران نگردیم!




تاریخ : دوشنبه 90/7/4 | 6:19 عصر | نویسنده : هادی اخوان

وزیر اقتصاد :شاخص تورم درآذر ماه کاهش می یابد.      به نقل ازجراید

*ضمن تبریک به تمامی مردم ایران که چنین وزیر خوب وپیش گویی دارند ،لازم به ذکر است برای خالی نبودن عریضه با پررویی تمام !عنوان می داریم "بُزک نمیر فردابهاره"

                                                                                     قشرمحروم!




تاریخ : دوشنبه 90/7/4 | 12:34 صبح | نویسنده : هادی اخوان

          مدتی این روزنه تأخیرشد                  مهلتی بایست تا اشک خون شد.   باعذرخواهی ازمولانا

این جان راکفن کرده باشید این شایعات وخبرپراکنی درموردتأخیر نوشته کارکاراین بی بی سی است که خلاف به عرضتان رساندند.دیدیم همه چیز طبق مراداست نه کمبودی نه هیچ ... همه چیز درکف باکفایت آقایان درکنترل است ونیازی به خزعبلات !این جانب نیست .درهمین چندروز داشتیم کیف می کردیم وازاین همه خوشی نزدیک بود سکته کنیم که یکی ازدوستان که در سفر هم خرج ودرخانه درکمین مابوده ؛ ازماوقع آگاه شده وبااخم وتخم ،نزدیک آمد وگفت: زبان دردهان ای خردمند چیست؟/کلیددرگنج صاحب هنر . به جان شما اگر دست به قلم نبری وزبان بربندی همین جا می نشینم وجنب نمی خورم ،تابرعادت مألوف سخنی ازدهان برانی  که نقض رای اولوالا لباب است زبان درکام داشته باشی  فی الجمله ،اکنون  باید چیزی بگویی ونکته ای بنگاری که تشنگان منتظرند.

دیدم حرف خوبی است وخوب کوک شدیم وازطرفی اگر ایشان درخانه ام ماندگارشوند خرجی نمی خواهد!؟لذا زبان ازمکالمه ی اودرکشیدن قوت نداشتم ،وروی از مباحثه ای مروت ندانستم وقرار شد که باپای پیاده درکوچه های شهرقدم بزنیم وتفرج کنان ازمناظرشهرلذت ببریم شایدسوژه ای بیابیم. ولی نظر جمع برآن بودکه بااتومبیل رهسپارشویم که هم فال است وهم تماشا. دربین راه همین دوست نامراد! فرمود:اکنون که درمورداختلاس سخن هاگفته اند و مختلس هم پول بیت المال رابالاکشیده ونوش جان کرده وقراراست ؛سبیل مبارکش رادود دهند چیزی ننویسم که موجب چشم زخم به مسئولین خواهدشد،وانگهی مبلغ پول هم مشخص نیست ،شاید به رقمی رسد که موجب ایست قلبی مرضای قلبی گردد،لذا به خواسته ی ایشان در مورد مسائل اجتماعی سخنی بگوییم که  داشتیم زوایاوخفایای آن رادرذهنمان بررسی می نمودیم غقلتاً بااتومبیل مان یک راست به داخل چاله ی عمیقی که کارکنان محترم شهرداری حفرنمودند،وفراموش کردند علائم خطررانصب فرمایند سرازیرگشتیم که همین امر به آمار تصادفات ومجروحین جاده ها درچندروز اخیر افزوده گشت.کسی نیست به مابگوید مگرآبت نبودنانت نبود که به این اقدام انتحاری دست زدید!