سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 90/3/6 | 7:1 عصر | نویسنده : هادی اخوان

پامی شویم می گویند چرا پامی شوید می نشینیم فریادبرمی آورند ؛چرا می نشینید ، آن جورراه می رویم می گویندمانکن شدند این جوری راه می رویم یک حرفی  دیگرمی زند.همه به دنبال بهانه هستند که ازاین خدمتگزاران مردم محروم امروز ومستضعفین سابق! یک نقطه ی ضعف بگیرند واین افرادراهرطوری که هست به زمین بزنند. دیروز همین طرح که فرستادیم مجلس هیچ اشکال قانونی نداشت آن قدرآن رابالا وپایین کردند ،دیدند یک غلط املایی دارد. همین کافی بود که طرح مارادرمجلس معلق بگذارند.این که تازه چیزی نیست ،یکی از معاونین وزیر دماغش راعمل کردچنان جاروجنجال به پاکردند که اول وآخرش هویدا نیست . الان هم من کلمه ی هویدا رابه کاربردم می دانم فردابهانه می آورند که فلانی طاغوتی است .اگر واقعاً عمل بینی که بعضی ازآقایان آن راجرم می دانند من به این عمل بینی افتخارمی کنم!حالا می گویند وبهانه می تراشندپول عمل بینی راازکجاآورده؟خوب وام گرفته .چه عیبی دارد برای عمل بینی وام گرفت.دماغ بیچاره بوده به این هوا .همین آقایان تا دیروز پشت سرش می گفتندومی خندیدند امروزه تااسم دماغ رامی آوریم می گویند خلاف!    آقایان نکنید .ولله قباحت دارد.




تاریخ : پنج شنبه 90/3/5 | 7:9 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این باردوم است که دوستان ازجیب مبارکشان هزینه می کنند وبنده را باهزینه ی شخصی، ازآمریکا به این کنفرانس بسیارمهم باموضوعیت "تأثیر کهکشان ها برزندگی انسان ها"دعوت می کنند تا بحث را قدری بشکافم وبه این تأثیرژرف بپردازم.

توی این دو سالی که تهران و ایران راندیده بودم ؛خیلی تغییر ودگرگونی یافته وخیلی از جاده ها پهن شده . می خواستم باوزیروقت راه درمورد چگونگی این اقدامات بپرسم که یکی ازدوستان فرمودند :ایشان استیضاح شده وبرکنار.آخر وزیری به این پرکاری چه گناهی کرده بودکه یقه ی بیچاره اش راگرفتید وول هم نمی کنید .واقعاًبرای بسیاری از این آقایان خیلی گران تمام می شه .کلمه ی گران را گفتم یادگرانی بازارافتادم به این آقایان پشت میزنشین بگوییدچراتوی این اوضاع نامناسب اقتصادی کسی یقه وزیراقتصادرانمی گیرد.لابد ایشان کشتی گیرتشریف دارند ورستم هستند، ماخبرنداریم .مردم هرچه دادمی زنند :آخه قیمت داردمی رودبالا  می گویند:قیمت جهانی است. توی همین آمریکا که این جوری نیست. کشورهای دیگرجزء جهان نیستند!

این آقایان دولتی هم علت وپیدایش گرانی را کشف وبه هم، پاس می دهند .توی هتل که بودم توی روزنامه خواندم که مدیر عامل سازمان هدفمندی یارانه هاازوزیر بازرگانی خواست درباره ی حمایت ازاقشار آسیب پذیر درباره ی گرانی هاپاسخ گوباشد.وزیر بازرگانی هم به وزیرجهادکشاورزی پاس دادند.وزیر کشاورزی هم به وزیر نفت گفتند: خجالت بکش !کمی به فکرمردم آسیب پذیرباش .وزیرنفت هم گفتند که به من چه! من رفتم توی دانشگاه یاسپاه، تمام تقصیرگردن مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه هااست.واین دور باطل تسلسل پشت سرهم ادامه دارد. [ همهمه ی حاضرین ]

خوب ،می دانم که ازبحث اصلی فاصله گرفتم. پیری است وورم پا.ولی بدانیدکه ورم اصلاً مربوط به تورم واین چیزها نیست .وآماری که الان ما می خوانیم همه درحد ایده آل است .مشکل کوچک این است حالاما نمی دانیم حق با کدام سازمان وارگان است وآمار چه کسی درست!وزیرجهاد کشاورزی یک چیز ی می گوید. وزیر تعاون یک چیزدیگر ،وزیراقتصادهم که همه ازاومی ترسند؛ یک چیزدیگر .که آدم باشنیدن آماروارقامش یک شاخ به این اندازه توی کله اش درمی آید. حیفمان می آید از این جاپاشده وباایشان کلنجاربرویم  ویقه به یقه شویم .آدم راکفری می کنند.

آن دفعه که آمدم این سالن نبود ،فکرمی کنم الان افتتاحش کردید. ولی مواظب باشید برای حفظ احتیاط کلاه های ایمنی همراه خودتان داشته باشید .الان که بنده این جاایستادم، شنیدم بعضی از آقایان دارند طرح حفاظت ازجان همراهان افتتاح کننده ی اماکن را،به مجلس می فرستند .که کاربسیار پسندیده ای است ؛هرچندکه بسیاردیرشده ولی ماهی راهروقت ازآب بگیری، تازه است .جان چه انسان هایی که دراین چندسال به خاطر افتتاح طرح ها ازبدن نازنینشان جدانشده!درهرصورت باید جانب احتیاط را بعد یاهنگام افتتاح طرح رعایت کرد .یکهودیدی جایی آتش گرفت یا ساختمانی فروریخت یا قطاری ازریل خارج شد. وریل جداگردید .

موضوع زیبای جداسازی پسرودختر دانشگاه ها!هم بحث داغی است .هرچندباموضوع کنفرانس زیاد هماهنگ نیست ولی می توان آن رابه هم مربوط ساخت. بااین درصدبالای قبولی دخترها دیگر نیازی به این طرح نخواهد بود. وانگهی همین موجب شده طلاق بالا برود دختر وپسر توی این سطح دانشگاه روابط حسنه نداشته باشند ،همدیگر رانشنا سند پس کجابشناسند؟توی خیابان وپارک ها که چشمت راچپ کنی ؛چنان باتوم به کله ی مبارکت می خورد که نگو.به قول  معروف "آن طرفش را پلیسان می دانند!"[صدای اعتراض چند حضار]

کی بایدقبل ازازدواج نسبت به همدیگر شناخت داشته باشند؟ می گویند زنان راحت ترند. یکی از اقوام ماتختش رااز شوهرش جداکرد؛که من راحت ترم! چون دهنش بوی سیرمی دهد .نکنیدآقا! این طرح های بدون مطالعه است؛ این هم عواقبش .شوهره الان  میگه: من زن می خواهم.

خوب موضوع ما چی بود؟بنده فراموش کردم [لبخند ملیح حاضرین]آها یادم افتاد .خوب آمدید که درمورد تأثیر کهکشان هاچیزهایی بگویم ولی سالن کمی خلوت شده .بعضی آقایان می گویند مثل تهران بیست سال بعدشده.معاون رییس جمهورمی گوید:هیچ اجباری برای انتقال از تهران برای کارمندان وجودندارد. لطف کنید، کلمه ی"اجبار"رابرای کارمندان شرح وبسط دهید؛ تاموجب تشویش نگردد. ازسویی می بینم نصف حضاردرخوابند .همین آقایان توی اداره جات درِاتاق شان را می بندندوتخت گازمی خوابند،آن طرف هم اضافه کاری برایشان می زنند.بعدازخواب سنگین توی اداره هنگام خروج ،چنان دست وبالشان رامی فشارند، که امروز خیلی کارکردیم وکلی خسته شدیم.آقا خجالت بکش [پاره شدن چرت یکی ازحضار]

خیلی از بحث دورنشویم.گفتند که دیگر چین دوراست وتخم مرغ های چینی به مذاق مردم خوشایندنیست ؛ می خواهند تخم مرغ  ترکیه ای واردکنند .با یدبه این مسئولین زحمت کش یک دست مریزادگفت ؛که تمام زندگی وهستی شان رادرطبق اخلاص گذاشتند.

خوب خیلی صحبت کردم وسرشما رابه دردآوردم .خوبی چنین کنفرانس هایی همین است که چیزهایی یادبگیریم .امیدوارم هرچه درموردکهکشان هاگفتم یک روزی روزگاری به درد شما بخورد . هرچند سخن از کهکشان ها وتأثیرآن برزندگی ماانسان ها بسیارزیاداست وبااین وقت کم نمی توان تمام ابعادآن رامشخص نمود .به دوستانم قول می دهم دفعه ی بعدکه آمدم توی ایران، خیلی درمورداین موضوع صحبت کنم.والسلام[ایستادن حضاروتشویق جانانه، درحالی که خیلی از آقایان خوابشان پریده بود .]




تاریخ : چهارشنبه 90/3/4 | 7:17 عصر | نویسنده : هادی اخوان

دِنشد بنال ببینیم بازچی شده که چین وچروک پیشانی ات  چون رود نیل برروی نقشه شده؟ می گوید :مگر جراید رانخوانده ای ؟گفتیم:نع.گفت:مگرنشنیده ای که رییس پلیس تهران قصدجمع آوری ماهواره ها رادارد؟می گویم:این که تازگی ندارد .حالا منظورت چیست؟می گوید:مگرجمع کردن ماهواره هامشکل رابه کل برطرف می کند؟

می گویم:خوب ممنوع است وباید جمع شود. اصلاً قانون است.می گوید: نمی توان ازآن فیلمی ،سریالی،مستندی ، کارتونی،شبکه های استانی وغیره را تماشاکرد؟می گویم: مشکل همین جااست همین "وغیره" مشکل را چندین برابر می کند.

می گوید: حالا مشکل که این است باید چه کارکرد؟

می گویم:خیلی راحت به جای کارهای فرهنگی،همان کارهای قبلی ده ها سال پیش، چون جمع آوری ویدئو.بهترین کار همین است که صورت مسئله پاک گردد؛ بی خیال چیزهای دیگر! .این جوری هم کم هزینه تراست هم بی دردسرتر .برو،تا نیامدند دیش ها یت راجمع کن وبا تکنولوژی همراه شو!ملتفت شدی ؟ می گوید:بع.....له.




تاریخ : چهارشنبه 90/3/4 | 12:3 صبح | نویسنده : هادی اخوان

اگر توی این مملکتمان فقط یک مورد بامقامات دیدگاه مشترک داشته باشیم وآن هانیز دراین چندسال بایکدیگر دیدگاه مشترک داشته باشند؛همان برخورد بامفاسد اقتصادی است که دیگرگوشمان پرشده از برخوردبااین عزیزان .بسیاری که عادتشان این است که کارها راسهل وآسان بگیرند ؛می گویند شما که می نویسید نظر ی ،پیشنهادی بدهید نه مثل برخی از آقایان در حدحرف وسخن ؛بلکه سفارشتان عملی گردد .هرچند  این آقایان هم حق دارند ولی من حقیر جلوی کدام یک از این کله گنده ها رابگیرم آخریکی دوتاکه نیستندوبه قول شاعر:" آن جاکه عقاب پربریزد             از پشه ی لاغری چه خیزد ."

اصلاً به ما چه، دیگران دارندکیفشان رامی برند ،ما خودمان رابدکنیم که چه بشود؟

ولی این دفعه شاید برخوردجدی تر باشدآخرتوی همین روزنامه ی جام جم با چشمان کم سویمان دیدیم که نوشته شده :هشتادپرونده ی مفاسداقتصادی روی میزدادستان" حالا مقصود سخنگو ی قوه ی قضاییه ازاین سخن چه بوده ما که چیزی عایدمان نشد .واقعاًمی خواهند پرونده را بخوانند یا از مسیر قانونی آن اطلاع یابند یا مقصود دیگر داشته ،ولی هرچه بوده تنها روی میز دادستان دارد خاک می خورد باید مسیر طولانی طی گردد! وشاید ماه هاوسال ها دیگرنگاهی به آن هم نشود.

خیال این آقایان هم جمع جمع باشد وبروند تفریح شان رابکنند . این هشتاد پرونده روی میز دادستان است وچندگونی هم توی اتاق قضات که انشاءالله بررسی خواهدشد!!! مگرنشنیده ایدباید صبرداشت !!!




تاریخ : سه شنبه 90/3/3 | 12:21 صبح | نویسنده : هادی اخوان

  "زنده به گور کردن پیازتوسط کشاورزان هرمزگانی."(روزنامه شرق2/3/90)

به خاطر عمل شنیع کشاورزان هرمزگانی که دیگر نتوانستند در مقابل پیازهای چینی ایستادگی نمایند وفرزندان دلبندشان را درمقابل چشمان حیرت زده ی مردم زنده زنده به گور سپردند وموج غم واندوه باردیگر جامعه رافراگرفته وخواهان رسیدگی به جرایم کشاورزان هرمزگانی در مراجع معتبر قضایی هستند ،لذا مجالس ترحیمی از ساعت9صبح الی 12 شب  برای تسلی خاطر سایر کشاورزان ،همراه بامداحی وسخنرانی در معایب واردات بی رویه واقع در دشت هرمزگان برگزار می گردد .ازتمام کشاورزان اعم از گندم کاروذرت کار ومردم متدین ومسئولین واردات ومقامات کشاورزی استان ، دعوت به عمل می آید.




تاریخ : سه شنبه 90/3/3 | 12:0 صبح | نویسنده : هادی اخوان

  "یک گرانفروش پس از چهارباردستگیری ، تحویل مراجع قانونی وقضایی شد. به نقل ازجراید"

ظاهرآًاین برادرگرانفروش خیال نموده شهرهرت است! فراموش کرده که بااین موضوعات نابهنجار سخت وسفت برخوردخواهدشد .این که چهارمین باراست اگر ده هزارباردیگرهم گرانفروشی کند دستگیر شده وتحویل مراجع قانونی وقضایی خواهد شد. می گوید: نمی شود ،سنگ مفت وگنجشک مفت.




تاریخ : دوشنبه 90/3/2 | 11:46 عصر | نویسنده : هادی اخوان

ما چه عرض کنیم؟ چه جوری بگوییم؟ و چگونه بنویسیم؟ که  واقعاًمسئولین مربوطه درشناخت وعلت اساسی بسیاری از چیزها عقل کلندوچیزهایی بیان می دارند که حتی عقل جن نیز به آن ها نمی رسد .مثلاً درریشه وعلت گرانی بسیاری ازکالاهاکه خودتولیدکنندگان واصناف هزینه ی بالای تولید، راعلت افزایش قیمت ذکرکرده اند؛رییس سازمان بازرگانی تهران،درمورد علت افزایش قیمت ها بیشترین علت را به افزایش قیمت های جهانی حواله نمود وبااین کار بارسنگینی را ازدوش مبارکش برداشت.

حالا شما خوانندگان پشت سر هم بگویید که از خودتان حرف درمی آورید وجعل اکاذیب می نمایید.اصلاًبه ما چه که به قول مسئولین ریشه بسیاری از کارها اصل واساسش از خارج آب می خورد ومردم خبرندارند .




تاریخ : دوشنبه 90/3/2 | 7:9 عصر | نویسنده : هادی اخوان

هرچه کتاب ومجلات مختلف راورق می زنیم تا  ببینیم بین رحیم مشایی واسفندیارشاهنامه چه رابطه ای وجودداشته ،که این قدراین دوعزیر به هم شباهت دارند؛  نتوانستیم فقط درچندمورد  شباهت ها و اشتراکاتی راکشف نمودیم که امیداست دانشجویان بزرگوار با تحقیق وپژوهش بیشتربتوانند گره ازاین مشکل بگشایندوگام هایی درپیشرفت ادبیات کشورمان بردارند.اما اشتراکات:

اسفندیارمشایی آن طور که ازگوشه وکنار به گوش می رسد ومخالفینش  آرزو می کنند هرچه زودتربمیرد وبرود به بهشت ،قصد دارد رییس جمهور کشورمان گردددکه زمینه اش را داردآهسته آهسته مهیامی سازد وخیلی مشکل است به این هدف والایش برسد.و اسفندیار کیانی که اونیز قصدپادشاهی داشته اما درجوانی به دست رستم کشته می شود.

اسفندیارکیانی درشاهنامه شخصیتی مقدس است وگسترنده ی دین بهی (زردشت )می باشد. واسفندیار مشایی گسترنده ی مکتب ایرانی است.

اسفندیارکیانی درمقابل حربه های مختلف بدنش آسیب ناپذیربود وهیچ اسلحه ای بربدن اوکارگرنبوده است غیراز یک جا ازبدنش.واسفندیارمشایی بدنش از همه تهمت ها تاکنون مصون بوده وبدنش ضربه ناپذیر است؛ هرچند هنوز آن قسمت ضربه پذیرش مشخص نشده است.

درمورد رویین تنی اسفندیار کیانی روایت های مختلف  وجوددارد که مهم ترین آن فرورفتن درآب مقدس است دربهشت.امادرمورد رویین تن بودن اسفندیارمشایی نیز روایت مختلف است که مهم ترین آن ،که از کتاب ها ی قدیمی استخراج شده ومی توان براساس شکل ظاهری به اونسبت داد؛فرورفتن درآب وان حمام بوده است که موثق ترین روایت هااست وبیش ترسیا سیون برآن اتفاق نظردارند.




تاریخ : دوشنبه 90/3/2 | 6:9 عصر | نویسنده : هادی اخوان

رویین تن کسی است که هیچ حربه ای براواثرندارد.نیروی مافو ق طبیعی اورا شکست ناپذیرکرده اندوفقط یک نقطه ازبدن اورویینه نیست؛یعنی یک نقطه ی ضعف ونقص دارد.

درموردچگونگی رویین تن گشتن اسفندیار،سه روایت وجوددارد:

1-رویین تنی اسفندیاربه خاطرآب مقدسی است که زرتشت برسراسفندیار می ریزد وآن آب به چشمان اسفندیارنمی رسدودرنتیجه،چشمانش آسیب پذیر باقی می ماند.این روایت معمولاًجزء روایت های شفاهی است که درکیفیت رویین تنی اسفندیار آمده است.

2-رویین تنی اسفندیار به وسیله ی خوردن دانه ی انار یشت شده است،که زرتشت به اسفندیار می دهد ودرنتیجه تن اوسخت می شود.بهرام پژدو،سراینده ی منظومه ی "زراتشت نامه"رویین تنی اسفندیار رازاخوردن اناریشت شده می داند.

روایت ضمنی دیگری است که فردوسی درهفت خوان اسفندیاربدان اشاره می کندوآن زنجیری است که زرتشت از بهشت آورده وبربازوی اسفندیاربسته است.ازاین سبب ،اسفندیار ازهرآسیب وگزندمصون است.