سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 90/3/5 | 7:9 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این باردوم است که دوستان ازجیب مبارکشان هزینه می کنند وبنده را باهزینه ی شخصی، ازآمریکا به این کنفرانس بسیارمهم باموضوعیت "تأثیر کهکشان ها برزندگی انسان ها"دعوت می کنند تا بحث را قدری بشکافم وبه این تأثیرژرف بپردازم.

توی این دو سالی که تهران و ایران راندیده بودم ؛خیلی تغییر ودگرگونی یافته وخیلی از جاده ها پهن شده . می خواستم باوزیروقت راه درمورد چگونگی این اقدامات بپرسم که یکی ازدوستان فرمودند :ایشان استیضاح شده وبرکنار.آخر وزیری به این پرکاری چه گناهی کرده بودکه یقه ی بیچاره اش راگرفتید وول هم نمی کنید .واقعاًبرای بسیاری از این آقایان خیلی گران تمام می شه .کلمه ی گران را گفتم یادگرانی بازارافتادم به این آقایان پشت میزنشین بگوییدچراتوی این اوضاع نامناسب اقتصادی کسی یقه وزیراقتصادرانمی گیرد.لابد ایشان کشتی گیرتشریف دارند ورستم هستند، ماخبرنداریم .مردم هرچه دادمی زنند :آخه قیمت داردمی رودبالا  می گویند:قیمت جهانی است. توی همین آمریکا که این جوری نیست. کشورهای دیگرجزء جهان نیستند!

این آقایان دولتی هم علت وپیدایش گرانی را کشف وبه هم، پاس می دهند .توی هتل که بودم توی روزنامه خواندم که مدیر عامل سازمان هدفمندی یارانه هاازوزیر بازرگانی خواست درباره ی حمایت ازاقشار آسیب پذیر درباره ی گرانی هاپاسخ گوباشد.وزیر بازرگانی هم به وزیرجهادکشاورزی پاس دادند.وزیر کشاورزی هم به وزیر نفت گفتند: خجالت بکش !کمی به فکرمردم آسیب پذیرباش .وزیرنفت هم گفتند که به من چه! من رفتم توی دانشگاه یاسپاه، تمام تقصیرگردن مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه هااست.واین دور باطل تسلسل پشت سرهم ادامه دارد. [ همهمه ی حاضرین ]

خوب ،می دانم که ازبحث اصلی فاصله گرفتم. پیری است وورم پا.ولی بدانیدکه ورم اصلاً مربوط به تورم واین چیزها نیست .وآماری که الان ما می خوانیم همه درحد ایده آل است .مشکل کوچک این است حالاما نمی دانیم حق با کدام سازمان وارگان است وآمار چه کسی درست!وزیرجهاد کشاورزی یک چیز ی می گوید. وزیر تعاون یک چیزدیگر ،وزیراقتصادهم که همه ازاومی ترسند؛ یک چیزدیگر .که آدم باشنیدن آماروارقامش یک شاخ به این اندازه توی کله اش درمی آید. حیفمان می آید از این جاپاشده وباایشان کلنجاربرویم  ویقه به یقه شویم .آدم راکفری می کنند.

آن دفعه که آمدم این سالن نبود ،فکرمی کنم الان افتتاحش کردید. ولی مواظب باشید برای حفظ احتیاط کلاه های ایمنی همراه خودتان داشته باشید .الان که بنده این جاایستادم، شنیدم بعضی از آقایان دارند طرح حفاظت ازجان همراهان افتتاح کننده ی اماکن را،به مجلس می فرستند .که کاربسیار پسندیده ای است ؛هرچندکه بسیاردیرشده ولی ماهی راهروقت ازآب بگیری، تازه است .جان چه انسان هایی که دراین چندسال به خاطر افتتاح طرح ها ازبدن نازنینشان جدانشده!درهرصورت باید جانب احتیاط را بعد یاهنگام افتتاح طرح رعایت کرد .یکهودیدی جایی آتش گرفت یا ساختمانی فروریخت یا قطاری ازریل خارج شد. وریل جداگردید .

موضوع زیبای جداسازی پسرودختر دانشگاه ها!هم بحث داغی است .هرچندباموضوع کنفرانس زیاد هماهنگ نیست ولی می توان آن رابه هم مربوط ساخت. بااین درصدبالای قبولی دخترها دیگر نیازی به این طرح نخواهد بود. وانگهی همین موجب شده طلاق بالا برود دختر وپسر توی این سطح دانشگاه روابط حسنه نداشته باشند ،همدیگر رانشنا سند پس کجابشناسند؟توی خیابان وپارک ها که چشمت راچپ کنی ؛چنان باتوم به کله ی مبارکت می خورد که نگو.به قول  معروف "آن طرفش را پلیسان می دانند!"[صدای اعتراض چند حضار]

کی بایدقبل ازازدواج نسبت به همدیگر شناخت داشته باشند؟ می گویند زنان راحت ترند. یکی از اقوام ماتختش رااز شوهرش جداکرد؛که من راحت ترم! چون دهنش بوی سیرمی دهد .نکنیدآقا! این طرح های بدون مطالعه است؛ این هم عواقبش .شوهره الان  میگه: من زن می خواهم.

خوب موضوع ما چی بود؟بنده فراموش کردم [لبخند ملیح حاضرین]آها یادم افتاد .خوب آمدید که درمورد تأثیر کهکشان هاچیزهایی بگویم ولی سالن کمی خلوت شده .بعضی آقایان می گویند مثل تهران بیست سال بعدشده.معاون رییس جمهورمی گوید:هیچ اجباری برای انتقال از تهران برای کارمندان وجودندارد. لطف کنید، کلمه ی"اجبار"رابرای کارمندان شرح وبسط دهید؛ تاموجب تشویش نگردد. ازسویی می بینم نصف حضاردرخوابند .همین آقایان توی اداره جات درِاتاق شان را می بندندوتخت گازمی خوابند،آن طرف هم اضافه کاری برایشان می زنند.بعدازخواب سنگین توی اداره هنگام خروج ،چنان دست وبالشان رامی فشارند، که امروز خیلی کارکردیم وکلی خسته شدیم.آقا خجالت بکش [پاره شدن چرت یکی ازحضار]

خیلی از بحث دورنشویم.گفتند که دیگر چین دوراست وتخم مرغ های چینی به مذاق مردم خوشایندنیست ؛ می خواهند تخم مرغ  ترکیه ای واردکنند .با یدبه این مسئولین زحمت کش یک دست مریزادگفت ؛که تمام زندگی وهستی شان رادرطبق اخلاص گذاشتند.

خوب خیلی صحبت کردم وسرشما رابه دردآوردم .خوبی چنین کنفرانس هایی همین است که چیزهایی یادبگیریم .امیدوارم هرچه درموردکهکشان هاگفتم یک روزی روزگاری به درد شما بخورد . هرچند سخن از کهکشان ها وتأثیرآن برزندگی ماانسان ها بسیارزیاداست وبااین وقت کم نمی توان تمام ابعادآن رامشخص نمود .به دوستانم قول می دهم دفعه ی بعدکه آمدم توی ایران، خیلی درمورداین موضوع صحبت کنم.والسلام[ایستادن حضاروتشویق جانانه، درحالی که خیلی از آقایان خوابشان پریده بود .]