درخانواده هایی که کودکانشان پانمی گیرندوبلافاصله یاچندی پس ازتولد درمی گذرند به قصدپیشگیری ازمرگ آنان چنین
نامی برنوزادمی گذارند:بمان آقا،آقابمانی،ماندعلی،ماندگار،مانعلی،یامانده علی،ماندآقا،آقاماندی،بمانعلی برای اولاد ذکور
وماندی،ماند نی،وبماندخت برای دخترومانی ،بمانی،خدابمان و خدابگذاربه طورمشترک برای هردوجنس.ظاهراًماشاالله
هم جزوهمین اسم هااست .دهخدادرچرندوپرندمی نویسد:"چرابااین که اولادتان نمی ماند اسمش راماشاالله ومیرزاماندگار
نمی گذارید؟"باستانی پاریزی درتوضیح کلمه ی بنیمان می نویسد:"بنیمان اسمی است که زردشتیان می گذارند که
بعدازمردن بچه های اولیه ی یک خانواده زنده می ماند ؛مثل اتسز astez درزبان ترکی،که دراصل آدسزبوده ،به معنای
بی نام ؛ودرواقع توجیه برای ماندن ونمیرایی بوده است یایحیی درعربی که درفارسی برابرآن بزیست bezist به
کاررفته.ظاهراًمانلی (قهرمان منظومه ای ازنیما به همین نام)تحریفی ازاین کلمه است.این چنین اسم هارابربچه ای که
پس ازمردن بچه های اولیه ی یک خانواده زنده می ماندند نمی گذاشتندکه توجیه برای نمیرایی اوباشد،بلکه ازاین
طریق می کوشیدند مرگ راازکودکی که مانند برادران وخواهران سلف خوددرخطر پانگرفتن بوده دور
نگهدارند.احتمالاًریشه ی این رسم رادراعتقاد قدیمیان به قدرت جادویی کلام جستجوبایدکردکه درموارد متعددی بدان
برمی خوریم .چنان که فی المثل هنوزهم دربعضی ازخانواده هاکه علاقمند بداشتن فرزندنرینه اند ونوزادشان برای
چندمین باردخترازآب درمی آید،اسم اورا دختربَس واگرترک زبان باشندقربس می گذارند بااین یقین که نوزادآتی شان
پسرخواهدبود.همچنین ازبیماری های سخت ناخوش وخطرناک به اسم یادمی کنند مگراین که ازعبارات مبطل(نظیرهفت
قرآن درمیان ورویم به کوه سیاه)یااعمال خنثی کننده (ماننددندان زدن به پرده ی میان شست دست وآب دهان افکندن به
زمین)سودبجویند ،چراکه معتقدند نام بردن ازاین بلیّات سبب ابتلای بدان ها می شود یامثلاً شب هنگام نام بردن
ازحیوانات وحشرات موذی رادرحکم احضارآنان تلقی می کنندوبه همین سبب ازآن ها به کنایه واشاره سخن می گویند
(چنان که دُم درازه به جای مار،ودُم کجه به جای عقرب) "برگرفته ازکتاب کوچه احمدشاملو"
.: Weblog Themes By Pichak :.