"شهریارا بیحبیب خود نمیکردی سفر این سفر راه قیامت می روی تنها چرا "
27شهریور ماه 1367شاعر و غزل سرای توانای،ایرانی "محمد حسین بهجت"متخلص به "شهریار" در بـیـمارستان مهـر تهـران بدرود حیات گـفت و پیکر وی بـنا به وصیـتـش در زادگـاه خود در مقـبرةالشعـرا سرخاب تـبـریـز در کنار دیگر شاعران نامدار آن دیار به خاک سپرده شد، تا جامعه ادبی در از دست دادن یکی از چهرهای بزرگ ادبیات فارسی و آذری به سوگ بنشیند.
نام کامل شهـریار" سید محـمـد حسین بهـجـت تـبـریـزی " است که در اوایل شاعـری "بهـجـت" تخـلص می کرد و بعـداً دوباره با فال حافظ تخـلص خواست که در بـیت زیر شاهـد از دیوان حافظ آمد و خواجه تخـلص او را "شهـریار" تعـیـیـن کرد:
"غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم به شهـر خود روم و شهـریار خود باشم"
و شاعـر بهـجت را به شهـریار تـبـدیل کرد و به هـمان نام هـم معـروف شد . تاریخ تـولـدش 1285 خورشیدی و نام پـدرش حاجی میرآقا خشکـنابی است. تحـصـیلات خود را در مدرسه متحده و فیوضات و متوسطه تـبـریز و دارالفـنون تهـران طی کرد و تا سال آخر رشته پزشکی تحـصیل کرد؛ اما درسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیشامدهای دیگر از ادامه تحـصیل صرف نظر می کند و با وجود تلاش هایی که بعـداً توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود. چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 به بانک کـشاورزی تهـران وارد شد.
شهریار جوان که در دوران تحصیل پزشکی به سرایش شعر نیز علاقه نشان می داد، پس از آنکه تحصیلات خود را ناتمام رها کرد به جمع شاعران و علاقهمندان حرفهای ادبیات پیوست.در همان دوران جوانی استعداد سرشار خود را در سرایش شعر به نمایش گذاشت؛ به گونهای که دوستان و علاقهمندان به شعر، او را برای خواندن اشعارش به مراسمهای خود دعوت میکردند. اگرچه شهریار در قالب نیمایی و آزاد نیز شعر سروده است، اما استادی او در قالب غزل است؛ به گونهای که عده ای از منتقدان و کارشناسان او را از بزرگترین غزل سرایان عصر خودش میدانند.
از جمله ویژگیهای شعر شهریار باید به زبان ساده و روان او که گاه به محاوره نزدیک میشود اشاره کرد.
استقبال شهریار از شعرهای حافظ بر هیچ کس پوشیده نیست. عشق به حافظ و غزلهای این شاعر بزرگ فارسی زبان، نشان از توجه شهریار به ادبیات گذشته سرزمین خود دارد، علاقه شدید شهریار به غزلسرای بزرگ فارسی زبان"حافظ" به حدی بود که ، همانطور که گفته شد ، برای انتخاب تخلص خود به دیوان حافظ مراجعه کرد و تخلص خود را که ابتدا" بهجت" بود به« شهریار» تغییر داد. او نیزمانند بسیاری ازشاعران فارسی زبان تحت تاثر قرآن و شاعران بزرگ پیش از خود قرار میگیرد و در این باره چنین میگوید:« از کودکی با دو کتاب" قرآن" وغزلیات" حافظ" بزرگ شدهام».
عصر شاعری شهریار همراه با نوآوری نیما یوشیج در شعر است؛ اما این شاعر برجسته اگرچه از حمایت کنندگان نیما محسوب میشود و در قالب نیمایی و آزاد نیز شعر میگوید، ولی با تمام تأثیرهایی که از نیما میگیرد، به هیچ عنوان از نگاهی سنتی و عشق حافظ و غزل دل نمیکَند و تا پایان عمر به این قالب شعری پایبند می ماند.
این شاعر آذری نه تنها در عرصه شعر فارسی استاد است ، بلکه در سرایش شعر به زبان آذری نیز تبحّر خاصی دارد و از شاعران بزرگ این زبان به حساب می آید،که منظومه او با عنوان "حیدر بابا یه سلام" شاهدی بر این حرف است که تا کنون به چندین زبان دنیا ترجمه و منتشرشدهاست.
دیوان اشعار شهریار در پنج جلد منتشر شده،که اشعار فارسی و آذری او را در خود جای داده است.از شعرهای به یاد ماندنی این غزلسرای توانا میتوان به آثاری چون"همای رحمت" در وصف حضرت علی(ع) و "حالا چرا" اشاره کرد، که از استقبال عمومی برخوردار شدهاند.
با یاد او غزل «حالا چرا» را مرور می کنیم.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل، این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به عشق تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن باما چرا
ای شب هجران که یکدم در تو چشم من نخفت
این قدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد زهم دنیا چرا
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بیحبیب خود نمیکردی سفر
این سفر راه قیامت می روی تنها چرا
.: Weblog Themes By Pichak :.