درپی آرام گرفتن فضای کشوراز بحث وجدل های جریان انحرافی ومباحث مربوط به آقای رحیم مشائی ،ابن سینا ،دانشمند وفیلسوف بزرگ ایران، باارسال نامه ای به وزارت فرهنگ وارشاداسلامی عنوان داشتند:
ازآن جایی که این جانب ازبنیانگذاران فلسفه ی مشائی ارسطویی بوده ولی درعین حال ،هیچ گونه ارتباط عملی ونظری باآقای رحیم مشائی نداشته است واصلاًباایشان مصافحه ومراوده ای نداشته ام.حتی یک بارهم باایشان ننشسته وبه هیچ وجه من الوجود ایشان راملاقات ننموده ام. ولی من حیث المجموع بارهاازدهان افراد ذیصلاح وغیره بدون تببین امور وبدون این که به معرفت ویقین برسند به تشکیک امورپرداخته ،فحش های آبدار، تسلسل وار نثار وجودناموسی ام نمودند وخواستار عدم الوجوداقوامم شدند؛ که این به دوراز فلسفه ی اخلاق مدرن است وباموضوع فرنسیس وحکمت اخلاقی ارسطودر نقیصین می باشد. آنان با قراردادن فرضیه هایی که ازاساس محل اشکال است، چنین استنباط نمودند که: "انگورحلال است ." "شراب ازانگوراست ." پس "شراب حلال است ."وبااین فرضیه ی ضدین اثبات نمودند :"ابن سیناازمشاء است." "رحیم مشائی هم مشائی است ."بنابراین " ابن سینا بامشائی مرتبط است."چندین سال اصالت وجودم راحفظ نموده ودندان برجگرگذاشته، تااین که نفس وکل قوای ذهنی وحسی صبرشان لبریزگشت.
لذا به صفات دائم الوجود درعالم ذرسوگند، که تنها متغیّرومشابهت اسمی موجب چنین شبهه ای گشته است .رحیم مشائی کجا وفلسفه ی مشاء وابن سینا کجا؟ برای روشن شدن موضوع ازقبل، درضمیمه ی کتاب شفا، به اثبات وجودنفس خویش دربرابر وجودغیر،پرداخته وبه شکل مبسوط آن راتوضیح وتبیین نموده ام وبه رد نظریه ی حلول اشاراتی داشته ام که متأسفانه توجهی به آن نشده است.
اگر فکر می کردیم که آخرعاقبت مشائیون ،چنین خواهدبود ازهمان مبدأ نامگذاری رادگرگون وفنا می ساختیم ونام فلسفه ی خودمان رامی گذاشتیم ؛رحیمیون!
ایشان ازمشابهت اسمی سودجسته ومارانگون سارنموده به طوری که این روزها شکاکیت به مشاء ورغبت به فلسفه ی اشراق افزون گشته است .بالکل نظریه ی عقل کل وعقل جزء ،به بوته ی فراموشی سپرده شده وعشق ودل بحث اصلی گشته است.واین همه، ضرروزیان برمی گردد به آقای رحیم مشائی. لذا با حفظ دعوی ،حقوق ازدست رفته را ازمراجع ذیصلاح خواستارم .
ابن سینا
.: Weblog Themes By Pichak :.