رقص ازدیرباز درمیان صوفیان معمول بوده است .آن ها پس از آن که در سما ع گرم می شدند،گاه می گریستند،گاه از فرط خوشحالی دست می زدند،گریبان می دریدند،فریادمی کشیدندوبه رقص وپای بازی می پرداختند،در حال رقص به دوخود می گشتند.بدین مناسبت آن راچرخ وچرخ زدن می گفتند.عمامه ازسر می افکندندوخرقه پاره می کردند،یاازسرمی کشیدندویا به سوی قوال می افکندند.دست وپای یکدیگر را می بوسیدندوگاهی برابر هم به خاک می افتادندوسجود می کردند.یکدیگر رادربغل می گرفتندوبرای هریک ازاین امور آداب خاصی وضع می کردند.به خصوص درباره ی خرقه افکندن یا خرقه شکافتن که آن راضرب خرقه وآن خرقه راخرقه ی مجروح یاممزّقه می گفتند.اقوال مختلفی درمورد چگونگی سماع، از پیران طریقت نقل کرده اند.مولانا پس از اتصال باشمس به سماع می نشست وبه وقتش بر می خاست ومجالس سماع وی ساعت ها طول می کشید. که پس از وی برسرمزارش قرن ها متداول بود بسیاری از فقها واهل ظاهر ،سماع راخلاف شرع وحرام می دانستند.ولی این رسم ازدیرباز وازقرن سوم درمیان صوفیان معمول بوده است .صوفیان رقص راازتوابع ونتایج ظهور وجد می دانستند.وجدحالتی است که پس از سماع درسالک به ظهور می رسد؛وآن امری واردی است قلبی، که اختیار سالک را درکف می گیرد.
صوفیه آوازخوش راآواز فدایی می شمردند؛که درهمه جاودر همه چیز طنین انداز است .این آواز ممکن است درآوای قرآن کریم باشدیا نغمه ی چنگ و وزش باد.
حکماوفلاسفه معتقدندکه درافلاک آوازها ونغمه هاست وچون انسان پیش ازتولد ،این آوازهای خوش راشنید؛ازشنیدن آوازهای خوش به وجد می آید.البته همه ی صوفیان وعرفا سماع راشایسته ی هرفرد نمی دانندوبرای آن نیزشرایطی در نظر گرفته اند،به طوری که برلعب وهوی وهوس باشد؛روانمی دانند.چنان که سعدی می فرمایید:
"نگویم سماع ای برادر که چیست مگرمستمع را بدانم که کیست"
در آخر باید یادآوری کنیم که درسماع بیش تر به نی ،دف وچنگ توجه می شود؛وآلات دیگرموسیقی رابه آلات لهوولعب ارتباط می دادند.
.: Weblog Themes By Pichak :.