سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 91/7/24 | 1:28 عصر | نویسنده : هادی اخوان

شرط عجیب وزارت جوانان برای وام ازدواج :مهریه کمتراز110سکه ،فوت پدر یکی اززوجین  ودانشجوبودن ازجمله ی این شروط است. "به  نقل ازمطبوعات"

 

ازدهان همین مش رجب گاهی  کلماتی خارج می شودکه  بایدبا آب طلانوشت.پارسال گفته بود :بایدزنده بود وچیزهای عجیب وغریبی  رادید؛یکی همین نمونهیبالا!کدخداهمدیداوضاع خیلی بی ریخته ودیده همین طور جوانان درکوچهوبرزنمزاحمش می شوندوازواممی پرسند،دراقدامی هوشمندانه مثل وزارت جوانان چندتاشرطوشروطبرای وام ازدواجدرروستایمانگذاشته کهاگر تمام روستای هایاطراف رابگردند شاید یکنفرهمواجد شرایط پیدانکنند .ایشان در اطلاعیه ای که به درودیوار روستا چسبانده شده بیان داشتند:

ازآنجاکه هدف از تشکیل ستادجوانان روستا، تسهیل ازدواج وخدمتبه مردم به خصوص قشرجوان بوده اقدام به پرداخت وام ازدواج نموده برای اینکه حقی ضایع نگردد،تنها به دارندگان شرایط ذیل وام پرداخت می شود وبقیه ی افراد بروند خداروزیشانراجای دگر حواله کند ومزاحم وقت باارزشمان که برای خدمت به مردم درنظرگرفتیم،نگردند.

1-علاوه برشرایط وزارت ورزش مبنی برفوتپدر،فوتمادریاهردونیز به آن الحاق می گردد.

2-زوجینتعهدمحضری داده که صاحب بیش از ده فرزندگردندچون برای کشوروروستایمانمفیداست.

3-یکی ازانگشتان زوجین ترجیحاً انگشت شست پا، مادرزادی وجودنداشته باشد.

4- همسران لوچ(دوبین)وشوهران کچل دراولویتقراردارند.

5-قبل از ازدواج دارای دوفرزند–ترجیحاًهردوپسر-باشند.

6-مشروطی سه ترم پشت سرهم ،ازاولویت ویژه ای برخورداراست.

دارندگان شرایط بادردست داشتن دوقطعه عکس واصل شناسنامه تادهروزدیگر،به نزد فرزندم رییس صندوق ستادجوانانروستا،حضوربهم رسانند .مهلت ثبت نام تمدیدنخواهدشد.انشاءالله بتوانیم برای خدمت به مردم قدم های بلندی برداریم !

                                           رییس ستادجوانان بالامحله

 

 




تاریخ : دوشنبه 91/7/17 | 8:28 صبح | نویسنده : هادی اخوان

ازهمان ابتدای طفولیت باکلمه  دزد،دزدانه،دزدکی و...کلمات مشتق از ریشه ی دزد می ترسیدیم  ووحشت  سراسروجودمان رافرامی گرفت.همواره درخاطرمان خطورمی کرد،روزی فراخواهدرسید که دزد تمام اسباب ووسایلمان راخواهدبرد .برهمین عقیده ی ارثی وژنیتیکی،قبل ازازدواج وپیش ازهرکاری خانه یمان رابیمه ساخته شاید آسوده ترباشیم.درهرسفری ومهمانی هم درخانه را یکی که چه عرض کنیم ؛چهارقفله می نمودیم وقبل از هرخروجی یکی یکی راوارسی وبازرسی! ولی غفلتی صورت گرفت وامری از دستمان خارج شد.درچندروزپیش پنجره ی کوچک اتاق پخت از دستمان دررفت وغافل از قفل آن.دزدنابکار که انگارچندین سال منتظرچنین فرصتی دردقیقه ی90بوده تشریف آوردند ولطف نمودند چند قطعه طلا وجواهررا به معیت مقداری پول به همراه بردند ومارابر خاکستر اندوه نشاندند .حاصلی که با کدیمین وعرق جبین جمع آوری شده بود درچنددقیقه به یغمارفت.به قول یکی ازدوستان که نیازداشتندتاازفشارگرانی وقرض وتورم راحت گردند. وانگهی چه شغل شریف وپردرآمدی !!!

به هرصورت خانم تاوارد اتاق شده به اصل ماوقع پی برده واینجانب راازحادثه مطلع نمودند .چندلحظه ای سیخ ومیخ گشته وبه مخمان خطورکرد، این چه دزدی بوده که از آن پنجره ی به این کوچکی عبورنموده؟ لابددر کشورهای متخاصم تعلیم دیده است!همین خانم شریک زندگی ،که لطف نمودندطلاوجواهرراازمکان امن دردیدودسترس دزد مهربان قراردادندپیشنهادفرمودند: که حلّال مشکلات پلیس 110 است .سریع مثل برق شماره ی 110راگرفتیم وپس از سی الی چهل بار دردفعه ی چهل ویکمین بارصدای نحیفی ازآن سوبلند شد که بفرمایید: پلس 110! خون که جلوی چشممان رافراگرفته بودونزدیک بودگوشی رابرزمین بکوبیم به زورنفس عمیقی کشیده وباخوداندیشیده که آقا!این ها هستند که مشکلت رابرطرف می سازندواموال مسروقه رادودستی تحویلت می دهند! پس مهربان باش وبه خودت انرژی مثبت بده!!!مگرسریال های پلیسی راندیدی؟مهربانانه باسه سوت همه راتوضیح داده وعالی جناب فرمودند :شمابا110شهرستان تماس حاصل فرمودید والساعه مأموران می آیند.پس از چندباردیگرتماس تشریف آوردند.دونفرکه به زور پشت لب هایشان سبزشده وغافل از تمامی ضوابط این چنین اموری ،قدم رنجه نمودند.آن قدر نجیب تشریف داشتند که به زور آن ها وارد منزل کرده وحادثه ی تلخ !راتشریح نمودیم.کلمه ای ازدهانشان خارج نگردید وماهم پنداشتیم از رموزپلیسی وکارآگاهی است .عاقبت زحمت کشیده وفک ودهان مبارکشان راتکان دادندوفرمودند: به کسی مشکوک نیستید؟وبنده هم به مزاح گفتیم :به همه اهالی شهر!یاورباورش شده بود!

کارآگاهان زبردست!فارغ برمبلی لم داده وبه خودشان زحمت دادند که صورتجلسه ای راباچندین غلط املایی تهیه نمایند.ماکه تحت تأثیراین فیلم های هالیودی وپلیسی داخل کشورمان قرارگرفته بودیم برخیالمان گذشت این عزیزان کاری می کنند کارستان!دیدیم دارند تشریف می برندبدون این که کوچکترین کاری انجام دهند.حداقل به خودشان زحمت ندادند که از مکان ورود وخروج دزد وبقیه جاها دیدن فرمایند.گفتیم: کارتان تمام شد؟گفتند کاری نداریم اگردزدرایافتیم به شمااطلاع می دهیم .گفتیم خسته نباشید!بااین ذکاوتی وهیبتی که ازشماسراغ داریم ودیده ایم، دزد یاعذاب وجدان خواهدگرفت یاازترس،خودش راتسلیم تان خواهدنمود.درهرصورت رفتند وماماندیم بامشکل دزدان ازهمه جاباخبر!چندین باربرسادگی وتأثیر سریال های پلیسی برریش خودمان خندیدیم وچندفقره ازاین سی دی هارابرفرقمان کوبیدیم تاماباشیم براین گونه فیلم های تخیلی پلیسی کشورمان باورمان نگردد!!!الان مدتی گذشته وخبری نشدودردا ودریغا که چندین باراز 110استان تماس می گیرند وازبنده ی گردن شکسته!ازاعمال وحرکات وسکنات مأموران 110می پرسند  که راضی هستید!!!!!!