سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 89/10/18 | 10:50 عصر | نویسنده : هادی اخوان

پس ازرفتن شمس ،مولانا برای یافتن منبع الهامی تازه ،به دونفردیگر ازیاران خود  درحلقه ی مریدان ،روی آورد.صلاح الدین چلبی وصلاح الدین زرکوب.چلبی همان فردی است که مولانا مثنوی را براوتقریر می کرد واو می نوشت .مثنوی شامل حکایت ها،تمثیل ها ،لطیفه هاوصحنه های منظوم کوتاه وروایت هایی است که ازنظرتوالی ساختاری به هم پیوسته نیستندومولانا آن ها را به خدمت می گیردتااندیشه های عارفانه خودرا به شرح درآورد.معمولاًعارفان با دوگروه سروکاردارند:یکی عامه ی مردم بی خبرازاسراربحث های باطنی که شایداین گفت وگوها به چشمشان کفرآمیز آید؛ودیگری بانخبگان یا خواصی که قدم دراین راه نهاده اند.مولانا می گوید که قرآن مشتمل بر هفت بطن است وطعام خاص وعام،یعنی خوراک هردوگروه را فراهم ساخته است،آموزگار کامل باید هرنوع غذایی را که باذائقه وطبع شاگردان اومناسب آید،دراختیارآن هاقراردهد.بااین وصف خوانندگان نیزتااندازه ای مسؤل هستندکه بادقت گوش دهندومعانی باطنی راکه ازدهان فرد خارج می شود،درک کنند تا راه را برتأویل وتفسیرببند ند.

مولانادرمثنوی ،بسیاری ازمسائل عمده ی الهیات اسلامی را مورد توجّه قرارمی دهد ونخست ،روی سخن نه باعالمان درس خوانده ،بلکه باعامه ی مردم دارد ومی کوشد بااستفاده ازبحث های شیرین وبرهان های آسان فهم ،راه توجه آن هارا سوی اندیشه های خود کشد.هدف او آن است که اصول معنویت ومعنی دین رابه صورتی که روندگان طریق عرفان درک می کردند،توضیح دهدوبه این ترتیب ،برای آدمی هوشمندوصاحب عقل راهنمایی فراهم سازدتابتواند بااستفاده از آن سردرگمی های اخلاقی وماوراء الطبیعی خودرامانند هرصوفی واقعی ،حل کند.مولانا مباحث عرفانی خودرا درقالب نظام های مرسوم نمی ریزد بلکه ، مثنوی او متشکل از ازتمثیل هایی است که دردل هریک ازداستانهای این کتاب جای گرفته اندولطیفه های خنده دار وگاه مستهجن ،آن هارا ازهم می گسلد.این همه رامولانا بدان خاطرطرح می افکند ،که سخنش دردل مخاطبانش بنشیند.اواین صحنه های پرنقش را موافق منظور خویش مطرح         می سازد ،از آنها نتایج الهی می گیرد،باآن ها به نکات اخلاقی اشاره می کند که ادراکات روحانی وعرفانی اورا نمایش می دهند،وبدین وسیله خوانندگانش راپند می دهد که به مرتبه ی ژرف تر ادراک دست یابندوهمّت خودرا عالی تر وآرمان خودرا والاترسازند.درباره ی شیوه ی استدلال تودرتوی خاصی که مولانا در مثنوی به کاربرده است می توان گفت که اومی خواهد خوانندگان سخنانش ،مانندحاجیانی که گرد کعبه می گردند خود به معنی ومقصوددست یابند ؛امااین شیوه به بحثی بسیارهماهنگ منجرنمی شود .برعکس ،بخش های متعدد بحث را حلقه وار درهم می افکند،درحالی که راه رابرای پرداختن به جان مایه های اصلی گوناگون باز می گذارد که چندین بار از منظرهای بسیارکم تفاوت ،مطرح می شوند.

 مولانادرمثنوی تأکیدداردکه ،ماباید ازمظاهرزود گذر وصورت های ظاهری درگذریم تامعنای باطنی رادرجهان بیابیم مادرمثنوی این دوتایی های دارای معنی حقیقی ،رامی خوانیم ،ممکن است خودرادرحلقه ی افسون ودردام ظاهر ی گرفتار ببینیم،اما همیشه به یاد آوریم که مولانا مارابه درک معنی حقیقی فرامی خواند.




تاریخ : شنبه 89/10/18 | 3:20 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

فرهنگیان عزیز کشورمان اگر یک کمی ژرف نگری داشته باشند وخوب به واقعیّت امر توجه نمایند، آن وقت خواهند فهمید از چه جایگاه والایی در بین جامعه برخوردارند ،که خود از آن غافلند.تنها یک مورد کوچکش توجّه به عیدی این عزیزان است، که از ماه ها قبل در صداوسیما ونیز در روزنامه های مختلف خبرآن به بیرون درز کرده است .ماه ها قبل ازرسیدن به عید،از  روزنامه های سیاسی واجتماعی گرفته تامجلات خانوادگی ،هفته نامه ها ،ماه نامه هاو...حتی روزنامه های ورزشی ،خبرعیدی فرهنگیان رادرجامعه انعکاس می دهند. در چند روز گذشته تیر زده شد "قبل ازعید، عیدی فرهنگیان پرداخت خواهد شد."بمیرم برای کارمندان دیگر ازلشکری وکشوری که مثل فرهنگیان عیدی شان را بعد از عید دریافت می کنند! بسیاری از مردم باورشان  شده ،که تنها فرهنگیان هستند که از دولت حقوق دریافت می دارند وبقیّه تنهابرای رضای خدا برای دولتشان خدمت می کنند.

در همین چند وقت پیش پرداخت عیدی فرهنگیان ازچنان انعکاسی برخورداربوده که تنها به قسمتی از این نشریات اشاره می شود.

روزنامه جمهوری :عیدی فرهنگیان قبل ازعید پرداخت خواهدشد.

روزنامه ی اطلاعات: عیدی فرهنگیان دراسفندماه پرداخت خواهد شد.

روزنامه ی شرق(آخرین شماره ):ماعیدی فرهنگیان را به آن هامی دهیم .

روزنامه ی کیهان:اصلاح طلبان با پرداخت عیدی فرهنگیان تاقبل از عید مخالفت کرده اند.

روزنامه ی رسالت به قول ازرییس آژانس اتمی: هیچ گونه اشکالی در فعالیّت های پرداخت عیدی فرهنگیان درایران دیده نشده است .

روزنامه ی مردم سالاری :اختلاف دربین اصولگرایان درپرداخت عیدی فرهنگیان.

روزنامه ی ورزشی گل به قول ازقطبی :"اگر عیدی فرهنگیان تاقبل از عید پرداخت نشود به ایران بر نخواهم گشت.

روزنامه ی خبرورزشی به نقل ازاردوی تیم ملی درقطر: اگرعیدی فرهنگیان را قبل ازعید بدهیددر قطر اول خواهیم شد.

مجله ی خانواده: بیشتر اختلافات خانوادگی وطلاق به خاطرعدم پرداخت عیدی فرهنگیان است.

فصلنامه ی ادب :شاعران سبک هندی به پرداخت عیدی فرهنگیان توجه خاصّی داشتند وبه صورت تمثیل آن رادراشعارشان منعکس نمودند.

دوفصلنامه...

این ها تنها شمّه ای ازتوجه به قشر زحمت کش فرهنگیان است وبایستی قدر این بذل توجّه رادانست.

 

 

 

 

 




تاریخ : جمعه 89/10/17 | 1:2 صبح | نویسنده : هادی اخوان

قصیده ی منطق الطّیرسنایی قصیده ای است درتوصیف بهار ونگاهی به احوال پرندگان ودیدن این که هرپرنده ای درطبیعت چه شکلی وصورتی دارد ،ودرآن  سوی آن صورت ،چه ارتباطی باحق تعالی .دراین قصیده سنایی کوشیده است برای هریک از پرندگان ترانه وتسبیحی خاص بیافریند که باآن چه درذهن معاصران اوافسانه های قدیمی رواج داشته است ؛متفاوت است.

آراست ،دگرباره ،جهاندار جهان را                   

 چون خلد برین کردزمین راوزمان را

فرمود که تاچرخ یکی دور دگرکرد

خورشیدبپیمود مسیردوران را

ایدون که بیاراست مراین پیر خرف را

کایدحسداز تازگیش تازه جوان را

هرروزجهان خوشتر ازآنست چوهرشب

رضوان بگشایدهمه درهای جنان را

گویی که هوا غالیه آمیخت بخروار

پرکرد ازآن غالیه هاغالیه دان را

گنجی که بهرکنج نهان بود زقارون

ازخاک برآوردمرآن گنج نهان را

ابری که همی برف ببارید ببرّید

شدغرقه ی بحری که ندید ایچِ کران را

آن ابردُرر بار،زدریا که برآمد

پرکرده زدُرّ ودرم ودانه دهان را

ازبس که ببارید به آب اندرلؤلؤ

چون لؤلؤ ِترکرده همه آب روان را

رنجی که همی بادفزاید زبَزیدن

برما بوزیدازقِبَلِ راحت جان را

کوه آن تل کافور بدل کرد به سیفور 1

شادیّ روان داد مرآن شادُروان2 را

برکوه،ازآن توده یِ کافور گرانبار

خورشیدسبک کردمرآن بارگران را

خاکی که همه ژاله ستد ازدهن ابر

تابرکند آن لاله ی خویش خفته ستان را

چندان زهوا ژاله ببارید بدو ابر

تا لاله ستان کردهمه لاله ستان را

ازرنگ گل ولاله کنون بازبنفشه

چون نیل شود خیره کندگوهر کان را

شبگیرزندنعره کلنگ3 ازدل مشتاق

وزنعره زدن طعنه زند نعره زنان را

آن لک لک گویدکه"لک الحمد ُلک الشُّکر!

توطعمه ی من کرده ای آن ماردمان را

قمری نهد ازپشت قبای خز4وقاقُم5

اکنون که بتابیدوبپوشیدکتان را

طاوس کندجلوه ، چوازدورببیند

برفرق سرهدهدآن تاج کیان را

موسیجه6 همی گوید که"یارازقِ رزّاق

روزی ده ِجان بخش تویی انسی وجان را"

زاغ ازشغب بیهوده بربنددمنقار

چون فاخته بگشاده به تسبیح زبان را

پیوسته هما گوید:"یکّی است یگانه."

تادرطرب آرد، به هوا بر،ورشان7 را

گنجشک بهاری صفت باری گوید

کزبوم برانگیزداشجارنوان8 را

"هو"گوید"هو"صد بدمی ،سرخ کبوتر

درگفتن"هو"داردپیوسته لسان را

چَرغان9،به چنگ،درآورده تذروان10

تسبیح شده از دهن چرخ مر آن را

شارک11،چومؤذّن به سحر ،حلق گشاید

آن ژولک12 وآن صعوه ازآن داده اذان را

آن شیشککان13 شاد،ازاین سنگ بدان سنگ

پاینده وپوینده مرآن پیک دوان را

آن کبک مرقّع سلب برچده دامن

ازغالیه غل14 ساخته ازبهرنشان را

بنگربه هوابربه چکاوک که چه گوید:

"خیروحسنت باداخیرات حسان را15"

نازیدن ونازونواهای سریچه16

ناطق کندآن مرده ی بی نطق بیان را

آن کُرکی گویدکه"تویی قادرقهّار

ازمرگ همی قهرکنی مرحیوان را

پیوسته همی گوید آن سرشب تشنه

"بی آب ملک صبردهدمرعطشان را"

مرغابی  سرخاب که درآب نشیند

گویدکه"خدایی وسزایی توجهان را"

درخویدچنین گوید کرّک17 که "خدایا!

توخالق خلقانی صدقرن قران را"

گویند تذروان که"توآنی  که بدانی

راز تن بی قوّت و بی روح وروان را

آن باز چنین گوید":یارب!تونگهدار

برامّت پیغمبر ایمان وامان را."

آن کرکس باقوّت گوید که"به قدرت

جبّارنگهدارداین کون ومکان را"

بنگرکه عقاب ازپی تسبیح چه گوید:

"آراسته داریدمراین سیرت وسان را!"

بلبل چومذکِّر18شده وقمری قاری

برداشته هردو شغب و بانگ وفغان را

آید به تو،هرپاس،خروشی زخروسی

کای غافل!بگذار چهان گذران را

آوازه برآوردکه  "ای قوم!تن خویش

دوزخ مبرید ازپی بهمان وفلان را

دنیا چویکی بیشه شمارید وژیان شیر

دربیشه مشورید مرآن شیرژیان را

درجستن نان آب رخ 19خویش مریزید

درنارمسوزید روان ازپی نان را

ایزد چوبه  زنّار نبسته است میانتان

درپیِش چوخودخیره مبندید میان را

زان پیش که جانتان بستاند مَلکُ الموت20

ازقبضه ی شیطان بستانید عنان را

مجدود!بدینحال ،تونزدیکتری ،زانک

پیریت به نهمار21 فرستاده خزان را 

1-پارچه ی ابریشمی بسیارلطیف 2-سراپرده3- دُرنا4-جانوری ازتیره ی سموریان5-جانوری پستاندار6-مرغی است شبیه فاخته7-کبوترصحرایی8-خم شده،ضعیف ولاغر9-مرغ شکاری10-خروس صحرایی11-مرغی کوچک وخوش آواز12-مرغی خوش آواز13-پرنده ای شبیه کبک14-زنجیر15-زنان نیکودربهشت16-پرنده ای کوچک درکنارآب17-بلدرچین18-واعظ19-آبرو20-عزرائیل21- بسیار،فراوان

 

 

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 89/10/14 | 10:42 عصر | نویسنده : هادی اخوان

به دنبال تصویب طرح تأسیس وزارت "جوانان وورزش" موج انتقادواعتراض اقشار پایین دستی وبالا دستی ومیان دستی را فرا گرفت ،که چرا همه جا صحبت ازجوانان است وما پس چه؟

آنان با ذکر دلایل متقن وبراهین محکم چنین استدلال نمودند که ما هم نیاز به وزارت خانه ای این چنینی داریم ،ودریک اقدام بی سابقه دراعتراض به چنین تبعیضی نوزادان دست به اعتصاب غذا زدند.پیران کشور نیز در اقدامی این حرکت را ستودند ولی درعین حال از نوزادان عزیز خواستند که هرچه زودتر دست ازاین اعتصاب بردارند ودرنامه ای سرگشاده مرقوم داشتند :تاآخرین نفس برای رسیدن به خواسته هایشان ایستاده اند وازهمه ی اقشارغیرازجوانان خواستندآرامش خویش را حفظ نمایند،و برای اعتراض به طرح مجلس خواستار مجوز راهپیمایی آرام از وزارت کشور خواهند شد.کودکان نیز دست به اعتصاب  غذای خشک تا زمان نامحدوی زدند وگروهی در مقابل مجلس دراعتراض به طرح، اقدام به خودسوزی نمودند.از خارج کشور نیز خبرمی رسد که بسیاری از گروه های اپوزیسیون با اجتماعات چندین ده نفری حمایت خویش را از چنین خواسته ی نوزادان، میان سالان وپیران اعلام نمودند .سخنگوی وزارت خارجه  تمامی این اعتراضات وحرکات را تکذیب نموده وخواستار عدم دخالت کشورهای غربی در امور داخلی کشورمان شدند.درجلسه ای که بین طبقات مختلف مردم غیراز جوانان برگزار گردید آنان تمامی خواسته ها وشرایط خویش  را برای شرکت درانتخابات آتی به تأسیس وزارت خانه های ذیل اعلام نمودند.

1-وزارت خانه ی کهنسالان2-وزارت خانه ی ورزش ونوزادان3-وزارت خانه ی کودکان4- وزارت خانه ی ورزش غیر از جوانان5- وزارت خانه ی عالی میان سالان

برطبق خبرگزاری هوانیوز دانشجویان دانشگاه کهنسالان باشعارهای تند ؛بسیاری از اموال دانشگاه رابه آتش کشیدند.بی بی سی نیز اعلام کرد "اوباما از اقدام دانشجویان حمایت کرده وآن را اقدامی برای رسیدن به دمکراسی دانسته اند.

طبق آخرین اطلاعات که اکنون به دست مارسیده ؛ مجلس در ساعات گذشته دستورانحلال وزارت "ورزش وجوانان" رااعلام داشته ودر طرح دوفوریتی وزارت خانه ی "ورزش وتمامی اقشار"رادر دست بررسی دارد.

آنان با چنین اقدامی شجاعانه ،بار دیگر کشورمان را از افتادن در ورطه ای خطرناک نجات دادند.دستشان درد نکند حقوق واضافه کاری برآنان حلال.

 

 

 

 

 




تاریخ : دوشنبه 89/10/13 | 2:14 عصر | نویسنده : هادی اخوان

ازجمله شاهدان درروز قیامت اعضاوجوارح انسان هستندکه قرآن مجیددرسوره ی مبارکه ی نور ،فصلت ویاسین بیان فرموده است .درسوره ی مبارکه ی فصلت فرمود:"حتّی اذا ماجاوهُاشهدَعلیهم سمعهُموَابصارُهم بماکانوایعمَلون وَقالوالِجُلُدِهم لِم شهدتُم علینا قالوا انطلقنااللهُ الّذی انطقَ کلَّ شیئ ٍوَهوَخلَقَکم اوّلَ مرّةٍوَالیهِ ترجعونَ"(فصلت ،آیه ی 20- 21)چون به کنار آتش آیندگوش وچشم ها وپوستهاشان به اعمالی که مرتکب شده اندبرضدشان شهادت دهند.به پوستهای خودگویند:چرا برضدماشهادت دادی ؟ گویند:آن خدایی که هر چیزی را به سخن می آورد وشمارانخستین باربیافرید وبه اوبازگشت می یابد مارا به سخن آورده است .مولانادراین زمینه می گوید:

چشم گوید کرده ام غمزه حرام                              گوش گوید چیده ام سوءالکلام

پای گوید من شدستم تامنی                                 فرج گوید من بکردستم زنا

تنها گوش وچشم وپوست شاهدنیستند ؛درروز قیامت علاوه برگوش وچشم وپوست ازاعضای دیگرنیز به عنوان گواه وشاهددرقیامت آمده است ،ازجمله آن گواهان زبان ودست وپاها می باشند که درروز قیامت شهادت می دهند.

قرآن مجید درمورد این که دست ها وپاها به عنوان گواه درروز قیامت سخن می گویند درسوره ی مبارکه یاسین چنین                    می فرماید:"الیومَ علی اَفواهمم وتکلمِناایدیهم وَتشهدِاَرجِلُهم بِما کانوایَکسبونَ."( یس،آیه 65)

امروز بردهان هایشان مهرمی نهیم.ودستاهایشان باماسخن خواهندگفت وپاهایشان شهادت خواهند دادکه چه می کرده اند؟

مولانا می فرماید:بازبان گرچه که تهمت می نهند       دست وپاهاشان گواهی می دهند

قرآن شریف درجایی می فرماید:"یَومَ تشهدُعلیهم السنتُهُم ایدیهِم وارجُلُهُم بماکانوا یمعلونَ."(نور،آیه24)

روزی که زبانشان ودستهایشان وپاهایشان به زیانشان برکارهایی که می کردند شهادت دهند.مولانا بابیان رسایی این مطلب رامطرح می کند ودر مسئله گواهان قیامت به عنوان گواه آشکار وظاهر نام می برد.درمثنوی آمده است :

روز محشرهرنهان پیداشود                        هم زخودهرمجرمی رسواشود

دست پابدهد گواهی بابیان                          برفساداوبه پیش مستعان

دست گوید من چنین دزدیده ام                      لب بگویدمن چنین پرسیده ام

پای گوید من شدستم تامنی                        فرج گوید من بکردستم زنا

پس دروغ آمدزسرتاپای خویش                   که دریغش کردهمه اعضای خویش

پس چنان کن فعل کان خود بی زبان               باشداشهدگفتن و عین بیان

تاهمه تن عضو عضوت ای پسر               گفته باشد اشهد اندر نفع وضر(مولانا،1372 : 141)

مولانا دست رانیز به عنوان گواه وشاهدروز قیامت دردفتر چهارم هم آورده است :

دست بر کافر گواهی می دهد                  لشکر حق می شودسرمی نهد.




تاریخ : یکشنبه 89/10/12 | 10:22 عصر | نویسنده : هادی اخوان

قاصدروزان ابری ،داروگ ،کی می رسد باران؟

عجین شدن زندگی مردم مازندران وبه طور کل شمال ایران با طبیعت، موجب گردید که آنان ازطبیعت وجانداران وصداهای مختلف، برداشت گوناگونی داشته باشند وازآن هابرای گذشت ایام بهره هابرده ویا افسانه های گوناگونی بسازند.در این پاره از شعر نیما یوشیج ،کلمه ی"داروگ" که لفظی کاملاًمازندرانی است ؛وجوددارد ."دار"به معنای درخت است و"وگ" نام قورباغه ای است درختی به رنگ سبزکه معمولاًدرایام پاییز وزمستان قبل ازباریدن  باران شروع به خواندن می کند.خواندن دسته جمعی آن ها نشانه ی باریدن باران است ولی این که واقعاًبعداز خواندن داروگ باران می آید یا خیر ؟صددرصد امکان پذیر نیست .چنان که بعداز گرمی هوا به خصوص در فصل پاییز داروگ شروع به خواندن می کند؛ ولی امکان آن وجوددارد که اصلاًخبری ازباران نباشد.چون دراعتقادات مردم قدیم چنین بوده که بعداز خواندن داروگ باران خواهدآمد.

غیر از قورباغه "داروگ"صداهای دیگری نیز ازحیوانات وپرندگان دربین مردم شمال وجوددارد که نشانه ی آمدن یا نیامدن باران واتفاقات دیگر است .چنان که هنگام شب بارانی اگر شغال ها شروع به زوزه کشیدن  نمایند ،فردای آن روز هوا صاف خواهدشد، ویا حداقل باران نخواهدبارید.درفصل پاییز وزمستان پرنده  مهاجری شبیه به لک لک وجودداردکه اگراین پرنده درشب مخصوصاًبعداز غروب آفتاب شروع به خواندن نماید ؛فردا هواآفتابی خواهدبود. دراین چندسال اززندگی این جانب، برعکس صدای این پرندگان وحیوانات که دلالت برچیزی دارد؛ مشاهده نگردید.درکل در مناطق مختلف ایران وجهان چنین افسانه هاوبهتر عقایدی ازصدای پرندگان وحیوانات وجودداردکه احتیاج به بررسی بیش تر است. .




تاریخ : یکشنبه 89/10/12 | 9:42 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

نام ونام خانوادگی:                         باسمه تعالی            آزمون تاریخ ادبیات 2 سال سوم انسانی

دبیرستان شهدای ملاکلا                                                                    زمان: 50دقیقه

  • 1- کدام اثر جامی به پیروی از گلستان نوشته شده است ؟5/.
  • 2- وازه کلیدی ادبیات قرن بیستم چیست؟5/.
  • 3- نام دیگر کتاب عشاق نامه چیست؟این کتاب درچه زمینه ای است ؟1
  • 4- سیف فرغانی از قالب قصیده به چه منظور بهره برده است؟1
  • 5- ویژگی نثر قایم مقام را نام ببرید؟1
  • 6- چرادرعصرصبا گرایش به شعر در بین طبقات پایین کاهش یافت؟1
  • 7- مثنوی بزم وصال از کیست؟وبه پیروی از کدام اثر پدید آمده است؟1
  • 8- درباره مفهوم وطن در ادبیات عصربیداری توضیح دهید.1
  • 9- مضامین شعری ادیب الممالک راچه موضوعاتی تشکیل می دهد؟1

10-مسمط یاد آر زشمع مرده یادآر از کیست و به چه منظوری سروده شده است ؟1

11- دو تن از شاعران سنت گرای عصر بیداری رانام ببرید.5/.

12-درباره ی تصنیف سازی عارف وامتیاز تصنیف های او توضیح دهید.1

13-در جریان کهنه ونو سنت گرایان چگونه عمل کردند؟1

14-نخستین نظریه پرداز شعر نو که بود؟5/.

15-نخستین منظومه نیما چه نام دارد؟ودر چه قالبی است؟1

16-شعر ققنوس ازنظر شکل وبیان ودرون مایه چه خصوصیتی دارد؟1

17-شیوه تلفیقی وسبک قصاید پروین اعتصامی راشرح دهید؟1

18-چرا شهریار راشاعرشکوه روستانام نهادند؟1

19-درمورد تاثیرپذیری امیری فیروزکوهی ازصائب توضیح دهید؟1

20-عناصر سازنده ی مدرن یا ماقبل پست مدرن را بیان کنید.1

21-مخضرم به چه گروهی گفته می شد؟1

22-دو جریان جدید ادبیات داستانی عرب را نام ببرید.1

 




تاریخ : یکشنبه 89/10/12 | 9:39 عصر | نویسنده : هادی اخوان

به نام خدا    نام ونام خانوادگی.............................  آزمون زبان فارسی (3) علوم تجربی وریاضی                                                     دبیرستان ثامن الائمه ی سرخ رود       زمان  70 دقیقه

  • 1- الگوی هجایی "آمد" رابنویسید.(5/.)
  • 2- گروه اسمی "نو ظهور انسان آن "را با توجه به قواعد هم نشینی اصلاح کنید.(5/.)
  • 3- چرا جمله ی زیر در زبان معیار کاربرد ندارد ؟(5/.)

 "دانش آموزان با حوصله ی تمام به سخنان دبیرشان گوش داد."

4-متن زیر رابخوانیدوبه سوالات آن پاسخ دهید.

" انسان های متدین در زندگی موفق ترند. نور خورشید از سخنانش به وجد آمد."

الف- هجایی بنویسید که مطابق الگوی هجایی صامت+مصوت+صامت است؟(5/.)

ب- چرا کاربرد واژه ی "متدین" در زبان اشکالی ندارد؟(5/.)

ج- چرا جمله ی آخر در زبان اشکال دارد؟(5/.)

5- با توجه به عبارت زیر، به سوالات داده شده پاسخ دهید.

"او نامه ی بچگانه اش رابرای دوست مهربان فرستاده بود."

الف- جمله ی فوق دارای چند واژه است؟(5/.)

ب-یک تک واژوابسته ی اشتقاقی بنویسید.(5/.)

ج-"در گروه های اسمی فوق هسته کدامند؟(5/.)

د-جمله ی فوق دارای چند تک واژاست؟(5/.)

6 - با توجه ی به جمله ی"تو غذا را با عجله می خوری" به سوالات زیر پاسخ دهید.

الف-فعل جمله را به مضارع مستمر تغییر دهید.(5/.)

ب-گونه ی مودبانه ی فعل جمله را بنویسید.(5/.)

ج-کدام گروه اجزای اصلی جمله نیست؟(5/.)

جمله ی"در این دنیای فانی چگونه خودت را بزرگتر از دیگران می دانی ."

الف -اجزای جمله را در نموداری نشان دهید.(1)

ب-نوع متمم به کار رفته را بنویسید.(5/.)

 

7- در جمله ی "هر چه ارزان تر بهتر"کدام یک از اجزای جمله حذف شده است؟ با چه قرینه ای (5/.)

8- در جمله ی" حافظ ،غزل سرای قرن هشتم شهرت جهانی دارد."

الف- چرا نمی توان نهاد جمله راحذف کرد؟(5/.)

ب-فعل جمله مرکب است یا ساده؟(5/.)

9- جمله ی "دست ها بالا" چند جزیی است؟اجزای آن را در نموداری نشان دهید.(1)

 

10-گذر  جمله ی "او به خانه رفت" چیست ؟(5/.)

 

11- فعل "آمد"را در دو جمله ی متفاوت ازنظر معنایی بنویسید.(5/.)

 

12- با توجه به جمله ی زیر

 

"گلستان توسط سعدی نوشته شد"

الف- جمله ی فوق را ویرایش کنید.(5/.)

ب-دلیل نادرست بودن آن چیست؟(5/.)

 

 

ج- ویرایش جمله ی فوق مربوط به کدام نوع ویرایش است؟(5/.)

13- کدام یک از انواع نوشته ها حاصل تاملات درونی است؟(5/.)

14-عام ترین ورایج ترین راه تشریح چیست؟(5/.)

15-با توجه به عبارت زیر

"اصلاحگر بود یاقدیس یا سیاستمداری بی پروا؟ گاندی اصلاحگر انقلابی بود.مردی لاغر

 اندام  که در هندوستان دیده به جهان گشود..."

الف- این نوشته به چه شیوه ای نگارش یافته است؟(5/.)

 

ب- این نوشته چگونه آغاز شده است؟(5/.)

 

16--در چه صورتی زندگی نامه سهم خود را در پژوهش های تاریخی وفرهنگی حفظ می کند؟(5/.)

 17-چه مواردی به زندگی نامه اعتبار می بخشد؟(5/.)

 

18- بیت زیر را باز گردانی کنید.(1)

"جهان دیده ای گفتش ای بلهوس          تو راخود غم خویشتن بود وبس "

 

19-شکل درست همزه را در کلمات زیر بنویسید.(5/.)

                  ر/ء/سا           اشم/ء/زار

20- در کلمات زیر ،کلماتی راکه از نظر املایی نامطابق است، مشخص کنید .(5/.)

      اجتماع-     بزرگ تر-  زنبور-   تقریری-

22- نوع" واو"در واژه ی" خوار" چه نام دارد؟(5/.)

 

متن زیر را بخوانید وبه پرسش های آن پاسخ دهید.

"من بعد ستور کتاب را باید خواند .هر چند فَِراغ دوستان سخت است باید آن را تحمل کرد.نامه ای از دوستم رسید که خویش  سحرگاهان خواندمش وبسیار شاد شدم."

الف- در متن چند غلط املایی وجود دارد ؟درست آن هارا بنویسید.(5/.)

ب-نوع "ان " رادر دو کلمه ی دوستان وسحرگاهان بنویسید؟(5/.)

ج- در کدام واژه فرآیند واجی ابدال وجود دارد؟(5/.)

 

 

 

 

         

 

                                      به امید آن روز    طراح "هادی اخوان"                                

 

     

 

       

 




تاریخ : یکشنبه 89/10/12 | 9:36 عصر | نویسنده : هادی اخوان

 

سؤالات امتحان تاریخ ادبیات ایران وجهان (1)    سال دوم رشته علوم انسانی  دبیرستان نیکان         سرخ رود  زمان 60 دقیقه

 

1

الفبا برای اولین بار در بین چه اقوامی رواج داشت؟ الف -بابلی ها       ب- فنیقی ها

   5/. 

 

2

کدامیک از کتاب های زیر جزء اوستا نیست ؟

الف- یسنا         ب- یشت ها       ج- وندیداد        د- خدای نامه

 

 

  5/.

 3    

شعوبیه چه شعاری را مد نظر داشتند؟

  5/.

 

4

دیگر شاعران رودکی را چگونه وچرا ستوده اند؟  

 

   1

5

چرا کسایی را پرچمدار ادبیات شیعه دانسته اند؟

   1

 

6

اهمیت کار دقیقی در چیست؟

   1

 

7

چرا شاهنامه مورد توجه و پسند محمود قرار نگرفت؟

 

 5/1

8

چرا محمود این همه شاعر رادر دربار خود گرد آورد؟

 

  1

 9

ناصر خسرو علت انقلاب درونی خود را چه چیز ذکر می کند؟

 

   1

  10

اهمیت دانشنامه علایی در چیست؟

 

   1

 

11 

 

موضوع کشف المحجوب چیست؟

 

 

  1

 12

خلاق المعانی یعنی چه؟ چه کسی بدین لقب نامیده شده است؟

 

  1

13

اندیشه های شیخ اشراق بیش تر از چه مایه می گرفت؟

 

  1

14

عیاران کیستند ؟ در این باره توضیح دهید؟

 

  1

15

تاثیر سنایی را بردیگر شاعران ارزیابی کنید.

 

5/1

16

عمده ترین شاخص های شعر خاقانی کدامند؟

 

  1

17

چه کسانی از نظامی تقلید کرده اند ؟ کدام یک موفق بوده اند؟

 

   1

 

                                1                                   ادامه سؤالات صفحه دوم

 

 

18

 

زندگی مولوی به چند دوره می توان تقسیم کرد؟                                                          

 

 

 

    1

 

19

 

دو اصل وقواعد عمده ی کلا سی سیسم را در ادبیات بنویسید؟

 

 

   5/.

20

نقاشان مکتب باربیزون که بودند ؟

 

 

   1

21

از قرن هفدهم به بعد ،نقاش طبیعت گرا به چگونه هنرمندی اطلاق می شد؟

 

 

 

    1

 

                          

                                                به امید آن روز                                    جمع نمره

 

   20

 

 

 

                                                    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




تاریخ : شنبه 89/10/11 | 11:43 عصر | نویسنده : هادی اخوان

تاازدور اورادیدم ،با این فکر شگفت انگیزم که همه را تجزیه وتحلیل می کند، فهمیدم که باز توی اون کله ی مبارکش که دارد همین طور جوش می خوردیک چیزی نهفته است که ما تصورش را نمی کنیم .همین که نزدیک شدآقای عقل کل محلمان فرمودند.، نمی خواهد این قدر خودت را عذاب بدهی بگوببینیم چی می خواهی ؟گفتیم شما که عقل کل ایدودرهمه چیزاظهار نظرمی کنید؛ بفرمایید بگویید برای دعوای دولت محترمه با متروی تهران چه راه حلی رامتصوّر می شوید؟ تاآن را نسخه ی علاج درد قراردهیم تا من بعد چنین مشکلاتی به وجودنیاید.دیدیم واقعاًباورش شده که عقل کل تشریف دارند .یک کمی من ومن کردند وچند سرفه ی ناقابل نثارمان فرمودند وگفتند:"مترو رابه کلی منحل اعلام کنند.

گفتیم پس این همه مردم ومشکلات ترافیکی چی می شود ؟ گفتند مگر همین کشوربرادر افغانستان چنین مشکلی برای دولتشان اتفاق افتاده؟اصلاً اون هامترویی ندارندورنگ مترو را ندیدند که چنین مشکلی داشته باشند.گفتم پس متروی با این همه عریض وطویل راچه کارش کنند .گفتند مگر نمی گویند برای پانصد میلیون جمعیّت مواد غذایی ذخیره کرده اند این هم روش؛ بدهند به وزارت بازرگانی برای انبار مواد غذایی .گفتم پس کارکنان مترو چه طوری شکم خودشان و زن وبچه ی هاشان راسیرکنند.گفتند مگرآموزش وپرورش نیروهای نمی دانم شرکتی وپیمانی وقراردادی استخدام نمی کند،  بروند بچّه های مردم را تربیت کنند.گفتم مگر کار توی آموزش وپرورش تخصّص نمی خواهد که وارد آن شوند ؟گفت ای برادر تخصّص کیلویی چند.وحکایت شیرینی از تخصّص برایمان تعریف کردندکه کلّه ی مبارکمان سوت کشید وکلاً کاردررده های بالای مملکتی را به فراموشی سپردیم فرمودند، فرزند یکی از اقوام بعدازتلاش بسیاروسالیان درازتوانستند به     مدر ک دیپلم نائل شوند به معیّت  ابوی محترمشان  خدمت یکی از وزرای دوست برای کاریابی تشریف بردند، وخطاب کردند ؛برای کاریابی  فرزندشان به ایشان امید بسته اند . جناب وزیر که ازوزرای کوشای دولت محترمه ی چندین سال پیش بودندودر دولت های مختلف کارنمودند؛ فرمودند:صبّی عزیزتان آیا حاضراست وزارت فلان ارگان رابرعهده گیرد ؟پدرش عرض کرد؛ کار کوچک تر باشد بهتر، پسرم تازه کار اند. وزیر فرموند معاون اینجانب چه طور؟پدرش گفتند پایین تر .گفتند مشاور این جانب یا فلان وزیرچی ؟گفتند هنوز پایین تر. فرمودند استان دار چی؟گفت کمی پایین تر ؛بیچاره تازه کاراست.فرمودند معاون فلان استاندار یا فرماندار فلان شهر چی؟گفت کمی پایین تر .فرمودند شهردار فلان کلان شهر یا هرشهری دیگر چی ؟گفت کمی پایین تر .فرموند: دیگر شرمنده ایم بقیه ی کارها احتیاج به تخصّص دارد که از عهده ی بنده خارج است .

دیدم واقعاً ایشون راستی راستی عقل کل اند وما خبرنداشتیم. وچه قدر خوب مشکل اساسی دولت فخیمه را با متروی تهران حل نمودندوحیفم آمداز این همه متخصّص بلا تکلیف.