سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 90/3/22 | 6:56 عصر | نویسنده : هادی اخوان

بخشی از سخنان محمدخوش چهره درانتقادازدولت.

در زمانی که دولت اصلاحات روی کار بود و زمام امور را در دست داشت، ما به عنوان نماینده­های مجلس و همه کسانی که به شرایط انتقاد داشتند، این امکان را داشتیم که نظرمان را مطرح کنیم و به دلیل انتقاد از دولت، هیچ­گاه واکنش بدی ندیدیم. اما در دولت نهم فضای نقد روز به روز محدودتر شد این ذهنیت به طوری تقویت شده بود که با وجود عنوان اصول­گرایی که دولت یدک می­کشید، چهره­های اصول­گرا هم بعد از هر انتقاد، با هجمه­های زیادی مواجه شدند. البته رسانه ملی هم در این شرایط سهیم بود و به قدری غیرمنطقی عمل کرد که می­توان گفت به رسانه دولتی تبدیل شده بود.

در دولت هشتم به شخصه هیچ­گاه ندیدم که کسی به دلیل انتقادکردن، به من یا کس دیگری تعرض کنند و بخواهند دست به تخریب بزنند. اما در زمانی که دولت نهم احساس می­کرد ایرادی به او وارد می­کنند، با روش­های غیرمنطقی، شروع به تخریب و تخطئه منتقد می­کردند.

ای­کاش آقایانی که با شعار اصول­گرایی از مردم رای گرفتند، هم به فکر اعتبار جبهه اصول­گرا بودند و هم به فکر این بودند که با کار کارشناسی و عملکردهای منطقی، در شرایطی که قوه­های مقننه و مجریه در دست یک جناح است، به جای این همه اختلاف و تنش­های که روز به روز بیشتر هم می­شود، شرایط مردم بهتر می­شد.

ما هم به تحریف وتلخیص سخنان سعدی رحمةالله پرداخته وعنوان می داریم "ده درویش در گلیمی  بخسبند ،یک جناح در اقلیمی نگنجد."

 

 

 




تاریخ : یکشنبه 90/3/22 | 6:32 عصر | نویسنده : هادی اخوان

حالا بگواین هدفمندی یارانه ها فایده ای نداشته،اگرخوب بنگری متوجه می شوی ،عزیزم داشته، ولی جنابعالی نمی خواهی ببینی  ودرک کنی . کوآن چشم حقیقت بین!! مگرنگفته اند باتشکیل هدفمندی یارانه ها، ده ها چه !البته صدها فرصت شغلی ایجاد می شود که تاکنون اصلاً خبری ازآن هانبود ه است؟. وبا ایجاد چنین شغل هایی چه آدم هایی نان خواهند خورد!  وچه افرادی سرکارخواهندرفت!که حتی فکرکردنش هم  مشکل وتشکیل چنین فرصت هایی سخت است.

می گویید منظورتان چیست؟ لابد منظورتان این بازار سکه وارزودلاراست که بانک مرکزی فخیمه! باگران نمودن ارز موفق به تشکیل صدها فرصت شغلی دیگر  شده است؛ به طوری که  هرکه می خواهد اوقات فراغتش را سپری کند ؛چند هزاری به دست مبارکش می گیرد ودوربازار فریاد برمی آورد: دلار،دلار خریداریم . ناچ! منظور بنده "تشکیل کمیته وصول مطالبات قبوض دراستانداری ها است." که خبرش در جراید شوری برپاساخته.اصلاً  فحول علمای اقتصادهم  فکرش را نمی کردند چنین کمیته ای تشکیل گرددو صدها وهزاران  نفر رزق وروز ی بخورند .

تازه این اول راه است در کنار این کمیته ی پربرکت !شغل های جانبی دیگر کشف خواهد شد وبه یاری مسئولین می توانیم بااین فرصت های شغلی مکشوفه،ریشه ی بیکاری را به سرعت بخشکانیم.

لازم به ذکر است حضور دراین کمیته ها کارهرکه نیست شماره های استانداری ها را اشغال نفرمایید ونان اعضا ی کمیته محترم را آجرنکنید وگرنه خلقمان بدجوری تنگ می شود!!!

 

 




تاریخ : جمعه 90/3/20 | 4:42 عصر | نویسنده : هادی اخوان

از دزد یادزدان محترم مجسمه های  سراسر کشور به خصوص شهرهای تهران  بزرگ وساری بازبان خوش اخطارمی نماییم تا اعصابمان خط خطی نشده وبه کل قاطی پاطی نکردیم، مجسمه های زبان بسته ،همان مجسمه های مشاهیر ایران را برگردانده وسرجای خودشان بگذارنند .(حالا حمل ونقل مجسمه های دزدیده شده ی ساری  مشکل می باشد. لذا برای  برگرداندن مجسمه های اسب، فرصت یک ماه دارند).وگرنه هر چه دیدید از چشم  کورشده ی خودتون دیدید .

اصلاًمی دانید قیمت این مجسمه ها به ریال چه قدر می شود ودر نزد اهل فن چه قدرارزش دارد . تخم مرغ دزدرا دیده بودیم ولی مجسمه دزد را نه..واقعاًحق گفتند بزرگانمان ؛همان شخصیت هایی که مجسمه هایشان راتوی تهران دزده اید ،که تخم مرغ دزد ،عاقبت مجسمه دزدمی شود. باز هم می گوییم واخطار می کنیم وگرنه می رویم سر سه راه ناصر خسرو یا میدان فردوسی گیسوان خودراواکرده ودر حق شما یاشماها، دزدان بی غیرت! آن قدرنفرین می کنیم تا گیر بیفتید .ازمن گفتن ازشمانشنفتن!!!  

                                  

                                                                   قلدرمحله....




تاریخ : جمعه 90/3/20 | 1:2 صبح | نویسنده : هادی اخوان

برای حل مشکلات کشورگاهی مسئولین مربوطه پیشنهاد وراهکارهای خوبی  ارائه می دهند که اگر مردم شریف منطقه یا شهرستان به آن ها توجه نمایند وآن راآویزه ی گوش خود سازند؛ نتایج بسیار پرباری به دست می آید .در آخرین اظهارنظر، استاندارتهران فرمودند :چاره ای جزدعا برای گردوغبارتهران نداریم .لذا به کلام گرانقدر استاندارتهران گوش جان می سپاریم ودراین شب عزیز ،دست به دعا برداشته وباهم زمزمه می کنیم:خدایا این گردوغبار تهران رابکش وبفرست به بهشت.

هرچنددرنوشته های گذشته مان دراین موضوع قلم فرسایی نمودیم، این بار فقط برای این که روی زیبای استانداررابرزمین نزنیم ؛چنین دعایی نمودیم .وگرنه گردوغبارهرچه قدر هم  بد باشد، چندخوبی که دارد .سومین خوبی اش این است که بازار دکترها این روزها سکه است.متأسفانه اولی ودومیش راهرچه فکرمی کنیم ،یادمان نمی آید!!!!




تاریخ : پنج شنبه 90/3/19 | 5:17 عصر | نویسنده : هادی اخوان

  "علی مطهری :سؤال از رییس جمهوررابا 90امضا به جریان می اندازیم." به نقل ازجراید

"رییس جمهور:درمقابل تهمت ها ،افتراهاو پرسش ها سکوت اختیارمی کنیم." به نقل از جراید

امروز دیگرخلقمان خیلی تنگ است .به این آقای علی مطهری سلام رسانده وبگویید ؛مگرخبر ندارید فلانی بعداز تحولات چندروز گذشته وتأمل دراین معنی ،مصلحت آن دیده که درنشیمن عزلت نشسته ودامن از صحبت فراهم چیده ودفترازگفته های پریشان پاک نموده است. وتااطلاع ثانوی عزم کرده ونیت جزم ،که بقیت عمرمعتکف نشیند وخاموشی گزیند.

 پس بس است وی پاسخ گونیست وبیهوده رنج مبر. تونیز اگرتوانی ،سرخویش گیر وراه مجانبت پیش .بهترآن که ازگل بستان هنوزبقیتی باقی است ؛دامن  کاغذ شکایت بریخته وبرای نزهت ناظران وفسحت حاضران چند برگ از کتاب برنامه وبودجه ی سال 90 که بادخزان برورق اودست تطاول نباشد وگردش زمان ،عیش ربیع آن را با طیش شماها مبدل نمی کند ،باخود برده ومطالعه بنمایید ؛شاید ثمربخش واقع گردد .وبه زحمات ایشان واقف ودست ازشکایت  وپرسشش بردارید، که بزرگان  گفته اند: زمان مجلس شورای اسلامی را _چنان که دانی-بقایی ووفایی نباشدوحکیمان گفته اند: هر چه نپاید ،دلبستگی رانشاید.    

 

 




تاریخ : چهارشنبه 90/3/18 | 6:58 عصر | نویسنده : هادی اخوان

   می گویم :شماآدم رابه حرف درمی آوری ... ازبس که این دروآن درمی زنی ،بس که آسمان وریسمان می بافی ،بس که خزعبلات می گویی .چرت آدم راپاره می کنی ونمی گذاری دندان به جگربگذارد وچندروزی سکوت پیشه نماید.آدم بالاخره مجبور می شود یک جوری حرف بزند وپاسخ جنابعالی رابدهد که از شرهمه چیز خلاص گردد ...باشد ...قبول...بفرما ! چی فرمودی ؟

می گوید:باز جایی رادزد زده!

-کجا را؟لابد طلافروشی یا مغازه ای را؟

-نه خیر!کارازاین هاگذشته!

-حتماً خانه ای ،منزلی را به دورازچشم نیروی انتظامی خالی کردند؟

-نع

-لابد بانکی رادزدیده اند؟

-نع جانم!

-بگو ببینم .زبان لاکردارت راکمی دردهانت بچرخان! جان به لبمان کردی!

-مجسمه ی  شانزده اسب میدان ساری ناپدید شد!!

-می گویم: بی سواد! مگرخبر نداشتی که "انجمن حمایت از الاغ های کشور" درآخرین بیانه اش اعلام نمود؛ برای حمایت از الاغ های کشور دراین چندروز، دست به اقدامات بزرگی خواهدزد. مجسمه های تهران همه اش مفقودشد، هیچ کاری برای این الاغ های بی زبان انجام ندادند. توی  سراسر تهران را بگردی یک مجسمه ی الاغ پیدانمی کنی!تا کی تبعیض! سی چهل سال مجسمه ی اسب بود حالا چه عیبی دارد مجسمه ی الاغ بگذارند؟! کم برای شما ها کار کردند!این الاغ ها هم حقی برگردن ماانسان هادارند. .تاکی باید حامیان خرهای کشور سکوت اختیارکنند وچیزی نگویند !! 

 روزنامه نمی خوانی خبر نداری !تازه حامیان الاغ ها، این سرقت رابرعهده گرفتندورییس انجمن نیز در نوار صوتی اعلام نمود؛ برای به دست آوردن حقوق  پایمال شده ی الاغ ها، دست به حملات انتحاری خواهند زد!!! خدابه همه ی مارحم کند!!

 

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 90/3/17 | 8:38 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این جریان انحرافی یاهرچه می خواهیداسمش رابگذارید؛ راه انحرافی ،مسیرانحرافی یا خط انحرافی .هرچه باشد باید این روزها که بحث داغ محافل سیاسی واقتصادی است به درستی ریشه یابی گردد .هرچند بسیاری از صاحب نظران معتقدند این انحراف طی ماه های اخیر انجام پذیرفته ولی اگر به اصل واساس مسئله دقیقاً بنگریم آن وقت متوجه خواهیم شد ریشه ی چنین انحرافی برمی گردد به  شهریورماه هشتادوهشت. همان روزهایی که وزیر راه استیضاح شد.

ماهم براساس اصل جمهوریت نظام آزادیم به عنوان یک شهروند رأی ونظر خودراراجع به این مسئله ی  انحراف ذکرکنیم شایدموردپسند قرارگیرد.هزار تیر نظر زهرسوکردم رها/باشدکزآن  میان یکی کارگرشود.

این انحرافی که این قدر به آن تأکید می کنند، باید این روزها با حضور متخصصان ایرانی وخارجی مورد ارزیابی قرارگیردونظرآنان نیز شنیده شود .بنده به عنوان صاحب نظر درمورد مسایل اقتصادی وزیر بنایی اعلان می دارم که آقای مشایی دراین امر به هیچ عنوان دخیل نبوده است .این انحرافی است که مجری طرح و مسئولین مربوطه باید پاسخگوباشند.

این باردوم است که بعداز شهریور هشتاد وهشت تونل مترواصفهان !انحراف پیدا می کند وکسی هم جوابگونیست .آن هم درنزدیکی سی وسه پل .چه عیبی دارد مهندسان خارجی به خصوص مهندسان چینی نظری ،پیشنهادی بدهند تا این انحراف  تونل که ازآن به جریان انحرافی نام می برند؛ برای سومین بار تکرارنشود!!!!




تاریخ : دوشنبه 90/3/16 | 7:23 عصر | نویسنده : هادی اخوان

خوانندگان بزرگوارباارسال نامه، پیامک وهزاران ترفند دیگربه ما پیشنهادمی دهند ،که علاوه بر موضوعات سیاسی به کارها وامور فرهنگی نیز بپردازید. باید گفت معمولاً در مملکت مابرای این امورحدومرزی وجودندارد ومی توان امور اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی واجتماعی را به گونه ای برهم گره زد؛وشاخه ای ازعلوم متفاوت ؛چون علوم اقتصادی سیاسی یا فرهنگی سیاسی اقتصادی رابنیان نهاد.

به چشم این بار،به خاطر روی گل این عزیزان قول می دهیم به سوژه ی فرهنگی به شکل خاص بپردازیم تا من بعد نگویند کمتر توی این اموردخالت می ورزی .

کتاب شاهنامه مجموعه ی تاریخ وفرهنگ قوم ایرانی است .بر سه  بخش اسا طیری ،پهلوانی وتاریخی نوشته شده است.  در بخش اساطیری به ظهور کشاورزی وآموختن راه ورسم به دست آوردن خوراک وپوشاک  وکشف آتش وشکل گیری صنایع و غیره می پردازد.

چنان که درقسمتی از زندگی پادشاه هوشنگ آمده است؛که اودر هنگام عبوراز مکانی ماری بدید .سنگی به سوی مارپرتاب نمود. سنگ به ماربرخورد نکرد،اما بابرخورد به سنگ های دیگرآتشی فروزان به وجودآمد، که موجب آن شد؛ آتش کشف گردد. ودرپی آن شغل های دیگرچون آهنگری به وجودآمد .

درزمان پادشاهی جمشید آمده وجمشیدرا کاری پیش آمد. وزیرش رابگفت موبایلت را بده تازنگی بزنم یا sms     (اس ام اس )بفرستم .گویند  "غلام علی حدادعادل"، که درآن نزدیکی بود فریاد برآورد؛ این چه کلماتی است که پادشاه برزبان می راند.بهتر است به جای موبایل بگوییم "تلفن همراه" یا به جای "sms  " بگوییم " پیامک "یا "پیام کوتاه" .پادشاه راازاین گفته خوش آمد ودستوربداد،برای پاس داشتن زبان فارسی ومصون ماندن آن از لغات بیگانه "فرهنگستان زبان وادب فارسی "تأسیس گردد، وریاست آن را نیز آقای حداد عادل مادام العمر باوجود مشغله ی فراوان بپذیرد. ابتدا نپذیرفت اما با وجودمشغله فراوان قبول بکرد.وچنین شد که فرهنگستان از زمان جمشیدشاه شکل گرفته است .که وظیفه ی مهم اش این است  که پس ازآن که لغتی چند سالی بین مردم رواج پیداکردتازه آقایان تصمیم می گیرند ؛ لغتی جایگزین برای آن بیابند که بعضی ازلغات من درآوردی! به عقل جن هم نمی رسد !ومختص زبان جنیان است .

 قسمت دوم شاهنامه موضوعات پهلوانی است ودر قسمت سوم بیش تر موضوعات تاریخی را دربرمی گیرد؛ که به حوادث  زندگی اسکندر وپادشاهی ساسانی واشکانی می پردازد....




تاریخ : دوشنبه 90/3/16 | 12:36 صبح | نویسنده : هادی اخوان

 

هرچه می خواهیم توی این ایام سکوت اختیار کنیم نمی شود .مگر می گذارند .گروهی ازبازاریان وتجارومردم عادی منطقه باتحصن چند روزه وفرستادن نماینده ی ویژه نزد مان، خواستار شدند که حیفمان می آید که امروز کشور به امثالی چون شما نیازمبرم دارد؛  زبان درکام بگیرید وشمشیر درنیام .روزه ی سکوت خود رابشکنید وسفارشی، پیامی ،نظری ،پیشنهادی درمورد ادغام وزرات خانه هابدهید که کشور درحال رفتن به سوی پرتگاهی است که محسن رضایی پیش بینی نموده .واگرچنین وچنان نکنید توی آفتاب سوزان تحصن نموده وچیزی هم نوش جان نکرده تاجان از بدنمان رحل اقامت برگزیند.

بنده که دراین چندسال تلاش نمودم جوان گرایی در سیاست حفظ گردد؛ وبه این جوانان هم میدانی یا لااقل فلکه ای کوچک !نثارگردد، روزه ی سکوت خویش را نه برای دریافت پست ومقام دردولت آینده ونه برای تبلیغات نمایندگی مجلس ،شکسته وتصمیم گرفته رهنمونی ،ارشادی، پندی از این ادغام چندوزارت خانه بدهیم تا چند نعش مادرمرده، توی دستمان باد نکرده است !  چون ما در خشت  خام چیزهایی می بینیم که جوانان امروزی ونمایندگان مجلس، توی آیینه هم نمی توانند ببینند!

لذا عصا رابرداشته ودرحالی که چندعزیز دو طرف بالمان را محکم چسبیده، درمیان جمعیت مشتاق رفته وبه احساسات پاکشان پاسخ گفته ومشاهده نموده واقعاً توی حرفشان ثابت قدمندوتا مرانبینند  وسخنم را نشنوندول کن معامله نیستند!برای خالی نبودن عریضه وبرای این که هم به دولت فخیمه فشاری در تأمین بودجه وارد نشود وهم آبروی چندین ساله ی مجلس حفظ گردد ؛وبه قولی نه سیخ بسوزد نه کباب ،پیشنهادم رادر چند جمله بیان داشتم که مورد استقبال حضار واقع شده است ،که خداوند راازاین بابت شاکرم.

واما پیشنها داین جانب: وزارت ورزش و جوانان هنوزنیامده منحل گردد. وزارت آموزش وپرورش  که تنها شکل ظاهری آن باقی مانده به کل منحل  اعلام گردد. کلا س های درس به وزارت بازرگانی وسازمان هدفمندی رایانه ها تحویل داده شود؛ برای انبار مایحتاج مردم عزیز . وساختمان های وزارت خانه به بی خانمان ها . حقوق معلمان پس از انحلال، بر یارانه های مردم افزوده گردد. وزارت  نفت ،وزارت علوم وفناوری ،وزارت دادگستری وبقیه ی وزارت خانه های باقی مانده، درهم ادغام شده ووزارتی با نام "وزارت  خانه ی روبنایی" تشکیل گردد که بسیار مثمرثمر خواهد بود.یعنی ماهم زیر بنایی راداریم وهم روبنایی را!

پس از انتهای سخنم ،نفسی راحتی کشیده ونزد وجدانم آسوده بوده که جان چندین هزار ازمتحصنین را نجات داده وبا خوداندیشیده اگرمردم، بنده ی گردن شکسته را نداشتند چه بر سرشان می آمد؟!واقعاً خدابه این مردم رحم کرده!

 




تاریخ : یکشنبه 90/3/15 | 6:45 عصر | نویسنده : هادی اخوان

این "مش رجب " شخصیت نوشته های ما که خوب یادتان مانده است. ازویژگی های شخصیتش هرچه بگویم باز هم کم گفته ام .اصلاً ایشان رابرای این ساخته اند که همیشه چشم نهادی ، حرفی ازدهان فلان مقام بیرون خیزد ، ایشان  فوراًازکرانه بجستی وفرصتی جستی والمی بزرگ بدین چاکررساندی وآن گاه لاف زدی که فلان رامن فروگرفته ام.علاوه براین چیزهایی که عنوان داشتم ایشان خروس نابهنگام هم تشریف دارند .تامی خواهیم بدون دغدغه باشیم ولحظه ای آرامش داشته ،فک لاکردارش به حرکت درمی آید وقوه ی ناطقه اش گل می کند وآرامش من گردن شکسته را منغض .

گفتم :حالا چه شده که داد و هوار به راه انداخته ای ؟بنال !

می گوید : شنیدی که وزیربازرگانی، شروع به گله وشکایت نموده وبه شکل مبسوطی پنج علت افزایش قیمت هارابرشمرده است ؛وفرموده: وزارت بازرگانی مسئولیتی درواردات محصولات کشاورزی ندارد؟

می گویم :حال مقصودنهایی اش چی بوده؟

می گوید: مقصودازاین پنج علت این بوده وزارت بازرگانی ازهرگونه افزایش قیمتها  وواردات کالا مبری است !

گفتم : باید به چنین وزیری به خودمان ببالیم که سراسر جهان رابگردیم لنگه ی آن را پیدانخواهیم کرد . اصلاًکی گفته گرانی کالا مقصرش وزارت بازرگانی است ؟وانگهی تا الان وزیری دیدی که اسمش راگذاشته وزیر بازرگانی وبگویدواردات محصولات هم به ماربطی ندارد؟! پس این آقایانی که خداوند سلامتشان بدارد ؛واسمشان راگذاشته اند آقا زاده ها ومفسدین اقتصادی مگر مرد ه اند که بگذارند زحمت وزارت بازرگانی زیادشود! وکالاها ی مصرفی را وارد نماید!سرشان برود این زحمت را به چنین وزیری نمی دهند! ازسویی  قیمت کالاهم  برمی گردد به دوران کیومرث،هوشنگ شاه وضحاک ؛چرا نمی روند ازآن سر،جلوی گرانی رانمی گیرند .این گرانی هم که وجودداردهمه اش" مصنوعی" است  ؛طبیعی که نیست ، وزیرمان خودرا به زحمت انداخته و جوابگو باشد!