سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 89/11/29 | 11:39 عصر | نویسنده : هادی اخوان

یادگارجاماسبی ازآثار پیشگویانه ی زردشتی به زبان پهلوی در قالب پرسش وپاسخ میان جاماسب وگشتاسب که مشتمل است برچکیده ای ازمهمترین آموزه های دین زردشتی ومجموعه ی ارزشمندی ازاساطیر وافسانه هاوتاریخ وباورهای عامیانه رادراختیار مامی نهدکه دربررسی های مردم شناسی تاریخی ایران بس کار آمده است. تاریخ نگارش متن اصلی روشن نیست. این کتاب هفده فصل داردکه فصول شانزدهم وهفدهم بیشتراز سایر فصول ترجمه وکتابت شده اند ،به نشانه های آخرالزمان واتفاقاتی می پردازند که اززمان جاماسب تاروز رستاخیز در ایران می افتد. این دو فصل هم با رویکردی زردشتی نوشته شده اند ومضمون کلّی آنهادردیگر متون پهلوی مانندگزیده های زادسپرم،روایت پهلوی وداستان دینیگ نیزمی توان یافت.براساس متن ،پس ازچیرگی تازیان برایرانیان ،انواع پلیدی وپیمان شکنی وریاکاری ودورویی درایران رواج می یابدوزندگانی به گونه ای می شودکه مردم ازمرگ خودشاد می شوند.آب وهواآشفته می گرددوباران بی هنگام می باردوزلزله های بسیاری روی می دهد.درآن دوران،افراد ریاکار ونادرست به قدرت می رسند ودرستکاران خواروخفیف می گردند.درمتن موجود،دو فصل به عنوان ضمیمه های یک ودو وجوددارد.ضمیمه ی یک درباره ی بلایایی است که تاآخرالزمان برسرایرانیان می آید؛اعم  ازبیماری های سخت،ستمگری ،قحطی وجنگ های بزرگ.ضمیمه ی دوم نشانه ی آمدن منجی است.براین اساس،هنگام ظهورمنجی شب روشن تر است،صورت فلکی  هفت اورنگ ازجای خودحرکت می کندوبه سمت خراسان می رود،مردم پیمان شکن باشند،افرادبی منزلت وبی ارزش منزلت  یابند،بدی ازنیکی بیش ترمی شود،مردم آزمندوحریص باشند،افرادی که دین رادرست نمی شناسنددین شناسان راتمسخر کنند،همجنس بازی رواج می یابد،زایمان هاغیرطبیعی می شود،تفاوت تابستان وزمستان کم باشد،مردم زودتربمیرند،بی آبرویی ودروغ وقضاوت نادرست زیادباشد.مطالب این فصل باکمی تفاوت عیناًدرقطعه ی پهلوی "نشان های زادن منجی" تکرار شده است؛بااین تفاوت که درآن جاپرسش وپاسخ بین زردشت واورمزد اتفاق می افتد.ازنکات جالب توجه دراین کتاب می توان به پرسش هایی است که گشتاسب درمورد ممالک مختلف ازجاماسب می پرسد .اوازجاماسب می پرسدکه مردم مازندران آدمند یادیو؟وپیداست که اصطلاح "دیومازنی یامازندرانی " ازدیربازرایج بوده وکنجکاوی افراد رادرباره ی موجودیت آن هابرانگیخته است.جاماسب تأییدمی کندکه اهالی مازندران آدمند،هم به لحاظ جسمانی وهم سایرموارد.اوآن هاراشجاع،بافرزندهای بسیار ودرجماع حریص توصیف می کندومی گویدبعدازمرگ برای مرده مراسم برگزارمی کنندودرآن همه ی دوستان وخویشان جمعندومی خورندومی آشامند.به گفته ی او،پس از رواج آیین زردشت آن ها به این دین گرویده اند.